چکیده:
گزارشی از بهرهبرداریهای مولوی از قرآن در دیوان مثنوی معنوی است. مثنوی معنوی، سروده عارف نامی و شاعر متفکر، مولانا جلال الدین رومی است. از نمودهای آشکار و جلوههای برجسته این اثر ادبی شگرف، حضور گسترده و کم نظیر قرآن در جای جای آن است.
دامنه تاثیر قرآن بر مثنوی، تنها محدود به الفاظ و تعبیرات آنکه بسیار بر گرفته از قرآن کریم است، خلاصه نمیشود، بلکه اوج بهره وری مولوی از قرآن در پیام و محتوای مثنوی که در قالبهای مختلفی چون داستان، حکایت، تمثیل و پند و... نمودار میشود، به خوبی میتوان دید. نویسنده، کاربرد صناعاتی چون اقتباس، تلمیح، حلّ یا تحلیل و ترجمه را به همراه شرح و توضیح مختصر و ذکر نمونههایی در مثنوی معنوی بیان کرده است.
خلاصه ماشینی:
هنگامی که نفس انسانی موجودیت او را جولانگاه خواسته های خود بسازد به طوری که تمامی موجودیت آدمی تحت سیطره نفس قرار بگیرد، حتی تعقل و وجدان و گرایش مذهبی نیز در استخدام آن باشد، دیگر احتیاجی نخواهد داشت که دست به حیله ومکر و افسون دراز کند، بلکه این قوا به شکل مأموران سرسپرده در خدمت اجرای فرمانهای پایان ناپذیر نفس درخواهند آمد: ای شهان کشتیم ما خصم برون ماند خصمی زو بتر در اندرون کشتن این کار عقل وهوش نیست شیر باطن سخره خرگوش نیست دوزخ است این نفس و دوزخ اژدهاست کو به دریاها نگردد کم و کاست هفت دریا را در آشامد هنوز کم نگردد سوزشش آن خلق سوز سنگها وکافران سنگ دل اندر آیند اندرو زار وخجل عالمی را لقمه کرد و در کشید معده اش نعره زنان (هل من مزید) مولانا دراین سروده ها ضمن معرفی گوشه ای از ماهیت دوزخی نفس وگوشزد خطر آن به انسان، (اقتباس) می جوید از آیه کریمه قرآنی: (یوم نقول لجهنم هل امتلأت وتقول هل من مزید) ق/ 30 روز رستاخیز به دوزخ خواهیم گفت آیا پر شدی؟ پاسخ خواهد داد: آیا افزونی هست؟ * تلمیح در لغت به معنی (سبک نگریستن) و (به گوشه چشم اشاره کردن) و در اصطلاح بدیع، بدین معناست که گوینده، نویسنده یا شاعر در ضمن کلام وسخن خود به داستان، مثل، آیه ویا حدیثی اشاره کند بدون آن که به مورد استفاده خویش تصریح کند .