چکیده:
فهم عبارت «ویل امّه کیلا بغیر ثمن» در نهج البلاغه نیازمند نگاه یکپارچه اسلوبی است نه نگاه جزء نگر لفظی. شارحان و به تبع آن مترجمان در بیان آن و حتی اعراب آن به خطا رفتهاند، و ویل را در ذمّ و دعا علیه تکذیب کنندگان حضرت دانستهاند، و لذا ضمیر در أمّه را به ما قبل برگرداندهاند، و نصب «کیلا» را از باب مفعول مطلق برای فعل محذوف گفتهاند؛ اما با توجه به استعمال این اسلوب در زبان عربی و به ویژه اشعار، به یکپارچگی لفظی و مفهومی این عبارت به عنوان یک اسلوب و سبک سخن میرسیم، و معنای آن در کلام حضرت، بر خلاف لفظ ـ که گاه کاربرد دارد ـ مدح، تعجب و تحسر است. ضمیر به ماقبل برنمیگردد و با تمییز پس از خود، رفع ابهام میشود. معنا چنین میشود: دریغا و شگفتا از این پیمانه که بیبها عطا میگردد، کاش/ اگر ظرفی برایش میبود!
خلاصه ماشینی:
شارحان و به تبع آن مترجمان در بیان آن و حتی اعراب آن به خطا رفتهاند، و ویل را در ذمّ و دعا علیه تکذیب کنندگان حضرت دانستهاند، و لذا ضمیر در أمّه را به ما قبل برگرداندهاند، و نصب «کیلا» را از باب مفعول مطلق برای فعل محذوف گفتهاند؛ اما با توجه به استعمال این اسلوب در زبان عربی و به ویژه اشعار، به یکپارچگی لفظی و مفهومی این عبارت به عنوان یک اسلوب و سبک سخن میرسیم، و معنای آن در کلام حضرت، بر خلاف لفظ _ که گاه کاربرد دارد _ مدح، تعجب و تحسر است.
و نیز اگر کسی واژهای را به لحاظ دستوری و قواعدی اشتباه فهمید، فهم غلطی به دست خواهد داد، ویا صرفا توجیه و تعلیل نحوی نادرست و ناسازی خواهد آورد، مانند «منتقل» در این کلام حضرت: «و انتقل إلی منتقله» 4 و بیان آن در شرح ابن ابی الحدید که چون آن را مصدر میمی (به معنای انتقال) گرفته است، به زعم خود جهت استقامت سخن، مضافی در تقدیر گرفته تا معنا درست شود؛ یعنی: موضع منتقله، 5 حال آن که خطاست.
ترجمهها ترجمههای نهج البلاغه که بر پایه شروح انجام شده است، در این زمینه به دو بخش قابل دستهبندی است: گروهی بنا بر معنای نفرین و دعای شر برای تکذیب کننده است و مرجع ضمیر را مکذّب دانسته، و کیل را نیز به صورت مفعول مطلق فعل محذوف برگرداندهاند.
بیشتر این کاربردها دارای اسلوبی به قرار زیر است: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} البته این جواز وجود دارد _ با کاربرد بسیار کم _ که ویل أمّ بدون ضمیر به اسم نکره اضافه گردد، چنانچه در بیت سعدی بنت الشمردل خواهیم دید.