خلاصه ماشینی:
"جغرافیای سیاسی ایران در منطقه خلیج فارس تا اندازۀ بسیار زیادی برآمده از ژئوپلیتیک جزایر سه گانۀ ایرانی (تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی)است.
(همان:99) موقع ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیک جزیرههای تنب و ابوموسی چنان که گفته شد،کمابیش همۀ نفت صادراتی ایران از خلیج فارس و تنگۀ هرمز میگذرد و 80 درصد بازرگانی خارجی ایران از این راه انجام میشود و از همین رو اهمیت جزیرههای تنب و ابوموسی در زمینۀ آزادی کشتیرانی بین المللی و صدور نفت از ایران و بر سر هم بازرگانی خارجی ایران،انکار ناشدنی است و کنترل آنها از سوی دولت ایران در راستای تضمین آزادی کشتیرانی بین المللی،پشتیبانی از منافع ملی ایران و کشورهای خلیج فارس است.
از آنجا که هر یک از جزیرههای تنب بزرگ،تنب کوچک، ابوموسی و سیری دارای 12 مایل دریایی سرزمینی از خط مرزی خود هستند و نیز با توجه به اینکه فاصلۀ جزیرههای یاد شده از یکدیگر کمتر از حداقل فاصلۀ مورد نیاز برای دریای سرزمینی دو جزیرۀ مجاور هم یعنی 24 مایل است،بنابراین آبهای میان این جزیرهها آبهای داخلی ایران شمرده میشود.
بنابراین انرژی،امنیت و بازرگانی دریایی از راه خلیج فارس و تنگۀ هرمز،عناصر اصلی سیاست خارجی ایران است و این منطقه به علت حجم 80 درصدی صادرات و واردات از آن،در کنار تهران و خوزستان از مناطق استراتژیک کشور شمرده میشود.
در میان جزیرههای پرشمار ایران در خلیج فارس، هرمز،لارک،قشم،هنگام،تنب بزرگ و ابوموسی از جایگاه ژئواستراتژیک ویژه برای پاسداری از این منطقۀ استراتژیک برخوردارند و نخستین خط دفاعی قوسی ایران را در تنگۀ هرمز میسازند."