خلاصه ماشینی:
"به همین دلیل است که در بیشتر موارد وقتی جریان واگذاری فعالیتهای اقتصادی به بخش خصوصی در یک کشور در حال توسعه مطرح میشود،با توجه به انبوه واگذاریها،بورس به عنوان مرکز اصلی انتقال مالکیت عمل نمیکند و فقط در مقام محرک و رونق بخش فعالیت مالکان خصوصی،گروهی از شرکتهای تازه تجدی سازمان یافته را به عضویت میپذیرد.
نظر به این که پایان سال،فقط یک تاریخ قرار دادی است و دلیلی وجود ندارد که اگر دورههای دیگری به طول یکسال در نظر گرفته شود،پاسخ به دست آمده تفاوتی نشان دهد،با مشاهده این درصد محدود میتوان ادعا کرد مداخلاتی که توسط گروههای سازمان یافته در بازار بورس صورت میگیرد، توانسته است روند عادی بازار را دگرگون سازد.
18شاید با مشاهده قیمت ثابت سهام شرکتی که حتی در بحرانیترین روزهای اقتصاد توانسته است به سهامداران خود سود بپردازد و با وجود این در چند سال گذشته پیوسته قیمت آن سهم ثابت مانده است- در حالی که مبادلات بر روی آن صورت گرفته است-بتوان گفت که بازار بورس تهران امکان نیافته با آزادسازی مبادلات به شکوفایی و رونقی دست یابد که در نهایت به سوق دادن هر چه بیشتر منابع پساندازی عموم به جانب این بازار میانجامد.
دست آخر تنها در یک مورد مداخله در وضعی صورت گرفته که قیمت در پایان دوره در حد وسط بین سقف و کف قیمت قرار گرفته که قیمت در پایان دوره در حد مداخلات در دو مورد نخست چنین ادعا کرد که هدف از این مداخلهها در بیشتر موارد تثبیت قیمت در بازار و جلوگیری از سقوط قیمت،به ویژه در مورد سهام نوپا و سهامی بوده است که سقوط آن تر از کلی مالی یک یاچند واحد تحت پوشش سازمان را مختل میساخته است."