خلاصه ماشینی:
"برای مبارزه با جمعیتی از مسلمانان متحد،رژیم شوروی آنان را به اعضای دولتهای ملی تقسیم کرد و این کوششی برای درهم شکستن وفاداریهای نیمه ملی قبیلهای و آگاهیهای قومی یا مذهبی فراملی و تشویق هویتهای ملی بود که میتوانست در سامان سیاسی شوروی ادغام شود.
با وجود دستیابی به این آزادیها،تعداد زیادی از کتابهای چاپ شده به زبانهای آسیای میانه و ترکی عمدتا محتوای روسی و اروپایی داشتند و کتابهای داستان و دیگر آثار ادبی هنوز در تنگنای نظارت سیاسی شوروی بود.
ازبکها در همان حال که به لحاظ سیاسی به شهروندان وفادار اتحاد شوروی تبدیل میشدند،به صورت اجزاء ادغام شده در نیروی کار اداری و فنی در میآمدند؛به سخن گفتن روسی تسلط مییافتند و در رفتارها و پوشش عمومی خود از سبک اروپایی پیروی میکردند،اما هنوز با هویت ازبکی شناخته میشدند و تلاش در«گذرا»به هویت روسی یا جذب کامل در آن را تقبیح مینمودند.
نویسندگان مسلمان بر این ادعا بودند که در حال تصفیه اصول مبنایی مذهبی و تجدید حیات اسلام در متن جامعهای نو شده هستند و نظرات آنان نشان دهندهء نوعی نوگرایی یا جدیدگرایی اسلامی مشابه نوگرایی در دیگر جوامع مسلمان است.
با این حال،رژیم ناسیونالیست چین[پیش از استقرار کمونیسم]،فرصت را برای حصول رضایت خاطر مردم محل از دست داد؛مسلمانان نتوانستند برای حفظ استقلال خود متحد شوند و کمونیستهای چین توانستند با همکاری نخبگان محلی در سال 1949 این استان را جذب و ضمیمه سازند.
اتحاد شوروی از این رو وضع متفاوتی داشت که دولت تلاشهای گستردهای به عمل میآورد تا مسلمانان را در اقتصاد و نظام سیاسی جذب کند و سازمان اجتماعی معتقدان به اسلام را سرکوب سازد یا زیر کنترل درآورد."