چکیده:
علم کلام، دانش و مهارتی دینپژوهی است که با کمک متون اسلامی به استخراج و تنظیم و تبیین معارف و مفاهیم اعتقادی میپردازد، آنها را بر اساس روشها و رویکردهای مختلف درون و بروندینی، اثبات و توجیه میکند و به اعتراضها و شبهات مخالفان اعتقادی پاسخ میدهد. امامت و امامتپژوهی در علم کلام جایگاه ویژهای دارد. بحث پیرامون مسئلة امامت از قرنهای نخست اسلام مطرح بوده و علمای شیعی و سنی در آنباره همنظر نبودهاند. علمای شیعه برای دفاع از این اعتقاد مهم در همان قرنهای اولیه، کتابهایی نوشتهاند، همچنانکه مخالفان نیز آثاری در رد امامت تألیف کردهاند. علاوه بر وجود جریانهای خوارج، سنیگرایی، وهابیگرایی و کسرویگرایی که با طرح شبهات و اشکالاتی ضرورت تحقیق پیرامون دکترین امامت را تقویت میکند، جایگاه امامت در قرآن و روایات نیز ضرورت پرداختن به آن را روشن میسازد. از نصوص دینی برمیآید که امامت از اصول بنیادین اسلام است.گسترة مباحث امامت در دو ساحت امامت عامه و خاصه به سه عرصة تبیینی، اثباتی و دفاعی محدود میشود. مباحث دفاعی امامت نیز در چهار دسته شبهات مطرح میگردد. جایگاه معرفتی امامت، از بحثهای امامتشناسی به شمار میآید. آیا امامت، از اصول دین یا فروع دین و از مباحث کلامی یا فقهی است؟ متفکران اسلامی سه دیدگاه را مطرح کردهاند
Imamate and research about Imamate has a special place in ‘Kalam’ discipline، the discipline of seeking theological knowledge through debate and argument. It extracts، explains and set the doctrinal concepts and teachings with the help of Islamic texts، and establishes them according to different methods and approaches within as well as beyond religion and responds to the opposing views and clarifies protestant doubts. There has been discussions about Imamate from the first centuries of Islam، which been raised as the difference between Shia and Sunni. Shia scholars have written books to defend this important belief in early centuries، as the opponents have written works in rejection of Imamate. In addition to doubts spread by the Khawarij movements، Sunnism، Kasraviism، Wahabiism، the position of Imamate in Quran and Hadith also reveals and reinforces the necessity of addressing research on the doctrine of Imamate. The religious texts reveal that Imamate has been a fundamental principle of Islam.
Topics in Imamate in both the general and particular would range in three explanatory، proving and defensive. The defensive topics of Imamate also come in four categories of questions. Epistemic position of Imamate is one of the debates be considered in studying Imamate. The question is whether Imamate is a main issue or one of the finer points of religion and whether it is a theological or juridical issue. Islamic thinkers have raised perspective into this issue that will be explained in detail.
خلاصه ماشینی:
"پس چگونه ایشان را رسد که امام انتخاب کنند در صورتی که امام عالمی است که نادانی ندارد، سرپرستی است که عقبنشینی ندارد، کانون قدس و پاکی و طاعت و زهد و علم و عبادت است؛ دعوت پیغمبر به او اختصاص دارد، از نژاد پاک فاطمة بتول است، در دودمانش جای طعن و سرزنشی نیست و هیچ شریف نژادی به او نرسد، از خاندان قریش و کنگرة هاشم و عترت پیغمبر و پسند خدای عزوجل است، برای اشراف شرف است و زادة عبد مناف است، علمش در ترقی و حلمش کامل است، در امامت قوی و در سیاست عالم است، اطاعتش واجب است، به امر خدای عزوجل قائم است، خیرخواه بندگان خدا و نگهبان دین خداست: خدا پیغمبران و امامان را توفیق بخشیده و از خزانه علم و حکم خود آنچه بهدیگران نداده به آنها داده، از این جهت علم آنها برتر از علم مردم زمانشان باشد که خدای تعالی فرموده: «آیا کسی که سوی حق هدایت میکند شایستهتر است که پیرویاش کنند یا کسی که هدایت نمیکند جز اینکه هدایت شود، شما را چه شده؟ چگونه قضاوت میکنید؟ و گفتة دیگر خدای تعالی «هر که را حکمت دادند خیر بسیاری دادند» و باز گفتة خدای تعالی دربارة جناب طالوت «خدا او را بر شما برگزید و به علم و تن بزرگیاش افزود خدا ملک خویش به هر که خواهد دهد و خدا وسعت بخش و داناست» و به پیغمبر خویش( فرمود: «خدا بر تو کتاب و حکمت نازل کرد و آنچه را نمیدانستی به تو تعلیم داد، کرم خدا به تو بزرگ بود» و نسبت به امامان از اهل بیت و عترت و ذریة پیغمبر( فرمود: و یا به مردم نسبت به آنچه خدا از کرم خویش به ایشان داده حسد میبرند حقا که ما خاندان ابراهیم را کتاب و حکمت دادیم و به آنها ملک عظیمی دادیم کسانی به آن گرویدند و کسانی از آن روی گردانیدند و جهنم آنها را بس افروخته آتشی است» همانا چون خدای عزوجل بندهای را برای اصلاح امور بندگانش انتخاب فرماید سینهاش را برای آن کار باز کند و چشمههای حکمت در دلش گذارد و علمی به او الهام کند که از آن پس از پاسخی در نماند و از درستی منحرف نشود."