خلاصه ماشینی:
"در حال حاضر برنامهریزی منطقهای در ایران میتواند«تخفیف وکاهش تدریجی»و گام به گام شکاف توسعه بین مناطق را با تکیه برظرفیتهای ایجاد شده مد نظر قرار دهد و در این رابطه با در نظر گرفتنابعاد فضا-مکانی کلیۀ تصمیمات،ضمن شناخت و حتی ایجادظرفیتها و پتانسیلهای بالقوۀ مناطق نقشهای متفاوتی برای آنهاقائل شود و به نوعی ساختار عملکردی-فضایی متعادل توجه کند کهحاصل آن در دراز مدت حذف عدم تعادلهای غیر ضروری باشد.
گاه در طرحهای آمایشی ملی و بین منطقهای به دنبال تعیین کاربریزمین شهری،تعیین جهات توسعۀ شهرها،سیاستگذاری مسکن شهریو تعیین ضوابطی هستیم که باید در سطح محلی(مثلا در برنامهریزیشهری یا روستایی)یا دستکم در سطوح پائینتر برنامهریزی منطقهایبه آنها پرداخت و زمانی در برنامهریزی درون منطقهای در صدد تنظیمسیاستهای اسکان و نحوۀ استقرار جمعیت،حل مسئلۀ شهرهای جدید،الگوی سطحبندی شهری-روستایی و مسائل مشابهی هستیم کهبایستی در سطوح بالاتر برنامهریزی منطقهای مورد توجه قرار گرفته وپاسخ لازم در سندی بالا دست ارائه شده باشد.
3-اجتناب از حرکات موازی در طرحهای منطقهای و جلوگیری از&%12156ESEG121G% تداخل عمل دستگاهای مرتبط با برنامهریزی منطقهای: چنان که گذشت در مجموع،در طول سالهای دهۀ 60 تاکنون،بودجه،اعتبارت و توازن فنی قابل توجهی صرف تهیه طرحهایمنطقهای شده و میشود و نباید منکر شد که مجموعا فرهنگ و ادبیاتبرنامهریزی منطقهای و نیز توان کارشناسی کشور در این رابطه تقویتشده است اما حرکات موازی،تکراری،پراکنده و گاه غیر هدفمندوفاقد پشتوانه اجرایی لازم در این میان کم نبوده و تاکنون تلاشهایاندکی برای هماهنگی و همسازی این حرکات صورت گرفته است."