چکیده:
در عصر حاضر، کارآفرینی در سطح سازمانی و گرایش کارآفرینانه در سطح فردی میتواند به عنوان مزیت رقابتی عصر جدید تلقی شود. سازمانها برای بقا در عرصه رقابت، به لحاظ مولفههایی، مانند خلاقیت، نوآوری، ریسکپذیری و پیشگامی هم در امور پرسنلی و منابع انسانی و هم در زمینه ساختار و فرایندها ملزم هستند. در این مقاله گرایش کارآفرینانه کارکنان (در سطح سازمانی)، به عنوان متغیر وابسته و هوش هیجانی، به عنوان متغیر مستقلی، که ممکن است با گرایش کارآفرینانه ارتباط داشته باشد، درنظر گرفته شده است. به عبارت دیگر، هدف اصلی این مقاله، بررسی ارتباط میان هوش هیجانی با میزان گرایش کارآفرینانه کارکنان سازمانهای وابسته به شرکت نفت است. میزان هوش هیجانی 60 نفر از کارکنان سازمانهای وابسته به شرکت نفت، با استفاده از پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ، که ابعاد خودآگاهی، خودتنظیمی، خودبرانگیختگی، همدلی و ارتباط اجتماعی را شامل است، سنجیده شد و همچنین گرایش کارآفرینانه آنان توسط پرسشنامه گرایش کارآفرینانه محققساخته که شامل 3 بعد ریسکپذیری، نوآوری و پیشگامی است با استفاده از روشهای آماری تحلیل واریانس فریدمن و ماتریس همبستگی اسپیرمن و روش رگرسیون گام به گام، مورد بررسی قرار گرفت که نتایج حاصل، از رابطهای مثبت و قوی میان 2 متغییر هوش هیجانی و گرایش کارآفرینانه (773/ 0 = p< 0/01، r ) حکایت دارد.
In the present-day world، a combination of organizational entrepreneurship and individual entrepreneurship will result in the competitive advantages. Survival in a very competitive environment will trigger organizations to focus on creativity، innovation، risk-taking and pioneering by employees as well as in structure and trends.
This paper studies the employees' entrepreneurial attitude (at organizational level) as a dependent variable and emotional intelligence as an independent variable with an interrelated assumption.
The case study in this paper covers the employees of the organizations which are affiliated to the National Iranian Oil Company. The emotional intelligence of 60 employees is measured by using the questionnaire of Sherring EI Model which contains the important factors like self-consciousness، self-regulation، self-motivation، empathy and social relationship. Their entrepreneurial orientation is probed via a questionnaire on entrepreneurship which contains the three major elements of risk-taking، innovation and pioneering. The survey was completed by using the statistical methods of Friedman variance and Spearman's Correlation Matrix as well as the step-by-step Regression method and the results achieved are indicative of a positive and strong relationship between the two variables of emotional intelligence and entrepreneurial attitude.
خلاصه ماشینی:
به عبارت دیگر، هدف اصلی این مقاله ، بررسی ارتباط میان هوش هیجـانی بـا میـزان گرایش کارآفرینانه کارکنان سازمان های وابسته به شرکت نفت است .
میزان هوش هیجانی ٦٠ نفر از کارکنان سازمان های وابسته به شرکت نفت ، بـا اسـتفاده از پرسـش نامـه هـوش هیجانی شرینگ ، که ابعاد خودآگـاهی ، خـودتنظیمی ، خـودبرانگیختگی ، همـدلی و ارتبـاط اجتماعی را شامل است ، سنجیده شد و همچنین گرایش کارآفرینانه آنان توسط پرسـش نامـه گرایش کارآفرینانه محقق ساخته که شامل ٣ بعد ریسک پذیری ، نوآوری و پیش گامی اسـت با استفاده از روش های آماری تحلیل واریانس فریدمن و ماتریس همبستگی اسپیرمن و روش رگرسیون گام به گام ، مورد بررسی قرار گرفت که نتایج حاصل ، از رابطه ای مثبـت و قـوی میان ٢ متغییر هوش هیجانی و گرایش کارآفرینانه (٠٠١&gt;p ، ٠٧٧٣=r ) حکایت دارد.
Social Skills کارآفرینی سازمانی و گرایش های کارآفرینانه تاریخچه کارآفرینی سازمانی برای اولین بار، در سال ١٩٧٠ دو محقق به نام های کالینز و مور١ بین کارآفرینان مـستقل و کارآفرینانی که در یک سازمان فعالیـت مـی کردنـد، تمـایز قائـل شـدند و ایـن گـروه را &quot;کارآفرینان اداری &quot; نام نهادنـد.
Slevin &amp; Covin پرسش های تحقیق درباره رابطه میان هوش هیجانی کارکنان و گرایش کارآفرینانه کارکنان شـرکت هـای وابسته به نفت ، به جای بیان فرضیه در مورد رابطه بین متغیرها، که نتایج مورد انتظار را نشان می دهد، به ذکر پرسش های تحقیق پرداخته می شود: پرسش اصلی تحقیق ١.