چکیده:
سازوکار گفتاری قرآن و دلالتهای زبانی آن همواره از بحثهای پرجاذبه و چالشبرانگیز در میان مفسران از یکسو، و متکلمان و سایر دینپژوهان از سوی دیگر بوده است. این بحث واجد مباحث مهمی است؛ از جمله اینکه آیا جملات و گزارههای قرآن همه ناظر به حقیقت است؟ اگر برخی تعابیر قرآنی مجازگونه، نمادین و تمثیلی است، آیا این مجازها تحویلپذیر به واقع و حقیقت است، یا خیر؟ در پاسخ به این پرسشها، بهویژه در حوزه داستانهای قرآنی، دو رویکرد عمده وجود دارد: دسته اول دیدگاههای غیرواقعگراست که تفاسیر و برداشتهایی را از قصههای قرآنی ارائه مینماید مبنی بر اینکه این داستانها را از محتوای واقعی، که مدلول ظاهری الفاظ و کلمات آنهاست، تهی مینماید. دسته دوم شامل آرائی است که مضامین داستانهای قرآن را حاکی از حوادث و رویدادهای رخ داده میداند. در این نوشتار با روش تحلیلی ـ توصیفی، در ذیل دسته اول، پنج دیدگاه و در ذیل دسته دوم، دو دیدگاه بررسی و نقد شده است.«معاد»، یکی از پایهایترین آموزههای دینی است که اساس بسیاری از آموزههای دینی دیگر، از جمله آموزههای فقهی، اخلاقی، سیاسی، فرهنگی به شمار میآید. فلاسفه و متکلمان به تبیین و تحلیل دو جنبه از معاد پرداختند: معاد روحانی و معاد جسمانی. این نوشتار با رویکردی تحلیلی و با استفاده از شیوه عقلی و نقلی درصدد تبیین و تحلیل مبانی و ادله «معاد روحانی» در دو بخش امکان و ضرورت آن است. اثبات وجود ساحتی دوم در انسان، به منزله مهمترین اساس معاد روحانی، زمینه را برای بیان ادله عقلی و نقلی امکان معاد روحانی فراهم میکند. اثبات ضرورت معاد روحانی نیز مبتنی بر اثبات وجود ساحتی دوم و همچنین مبتنی بر اثبات اصالت روح است. با اثبات این مقدمات، میتوان به بیان و تحلیل ادله ضرورت معاد روحانی پرداخت. هدف این مقاله تحلیل و ارزیابی ادله فلاسفه و متکلمان در اثبات ضرورت معاد و اصالت روح است.
خلاصه ماشینی:
"سؤالاتی از این دست که آیا قصههای قرآن حاکی از واقع است؟ آیا ابراهیم واقعا پرندگانی را کشت و سپس آنها را احیا کرد؟ آیا عزیر و اصحاب کهف مردند و دوباره زنده شدند؟ آیا هابیل و قابیل وجود عینی و خارجی داشتند یا صرفا بیانی نمادین از خوبی و بدی هستند؟ قصه هبوط آدم و ابلیس چیست؟ آیا قصه خلقت حضرت آدم و حوا و امر به سجده فرشتگان بر او و تخلف آدم در خوردن از شجره ممنوعه به همین سبک و سیاق صورت گرفته و یا همه این عناصر صرفا تمثیلی از یک حقیقت تکوینی است؟ در قرآن کریم، قریب چهل قصه آمده است که در نگاهی کلی، به چهار دسته تقسیم میشوند: 6 1.
در این تفسیر، در رد تفاسیر تأویلگونه از داستانهای قرآنی آمده است: گرچه برخی از مفسران که معمولا تحت تأثیر افکار تند غربی قرار دارند، سعی کردهاند به داستان آدم و همسرش، از آغاز تا پایان، چهره تشبیه و مجاز و کنایه و ـ به اصطلاح روز ـ سمبلیک بدهند و تمام بحثهای مربوط به این ماجرا را حمل بر خلاف ظاهر کرده، کنایه از مسائل معنوی بگیرند، ولی شکی نیست که ظاهر آیات حکایت از یک جریان واقعی و عینی میکند که برای پدر و مادر نخستین ما واقع شد، و چون در این داستان نکتهای وجود ندارد که نتوان آن را طبق ظاهر تفسیر کرد و با موازین عقلی سازگار نباشد، دلیل ندارد که ما ظاهر آیات را نپذیریم و بر معنای حقیقی خود حمل نکنیم..."