چکیده:
رفتار انتخاباتی مؤلفهای دوبعدی ناظر بر چگونگی سلوک نامزدها و روش انتخاباتی
رأیدهندگان دارای شرایط رأیدهی و تعاملات میان آن دو است.در میان عوامل گوناگون
مؤثر بر شیوه رأی دادن شهروندان که آنرا با عنوان«ترجیحات در رأیدهی»میشناسیم،
عامل پندارهای انتخابکنندگان(که خود معلول بسیاری از عوامل ساختاری و کارکردی
است)اهمیت بیشتری دارد.پیامد پندارهای حزبی-جناحی(گروهی)دستکم در دو سطح قابل درک
است.سطح یکم آن برآیند گونهای دلبستگی به یک گروه(حزب، جناح)است و در سطح دوم به
نوعی«هویت سیاسی»حزبی میانجامد که بیشتر در کشورهای دارای پیشینه دراز تحزب و
دموکراسی انتخاباتی قابل رؤیت است.مقاله، با این بینش، نگاهی موردی به یک تحقیق
انتخاباتی در ایران دارد که در آن براساس«نظریه تصورات جناحی»به بررسی مقدار
اثرگذاری آن بر ترجیحات رأیدهندگان به شیوه کشف علت پس از رخداد و سپس در یک
تحلیل رگرسیونی چند متغیره به ارزیابی و بررسی تعاملات متغیرها پرداخته شده
است.یافتهها گواه آن است که تئوری پندارهای جناحی-حزبی در تبیین ترجیحات شهروندان
در رأیدهی قدرت تحلیلی بسیار دارد و تغییرات حاصله در آراء شهروندن در انتخابهای
شوراهای اسلامی شهر و روستا، مجلس و ریاست جمهوری با این نظریه تبیین شدنی است.
خلاصه ماشینی:
"(همان، 126) 6-یافتههای توصیفی گویای آن است که اتکای نزدیک به 58 درصد نامزدها به ویژگیهای اجتماعی خود تأثیر ناچیزی(11 درصد)بر شیوه رأیدهی شهروندان تهرانی داشته است(همان، 118 تا 126)اما در مقابل، رفتار گروهی شماری از نامزدها باعث شده است که در مرحله نخست و دوم رأیگیری آرای بیشتری بهدست آورند (همان، 169)بهگونهای که میتوان نتیجه گرفت که آرای نامزدها از شمار گروههای حمایتکننده اثر پذیرفته است (همان، 172) 7-بنابه چارچوب نظری، در کشورهای در حال توسعه، عملکرد رأیدهندگان بیشتر متأثر از مشارکت«سرآمد- وابسته»است و افزایش یا کاهش رأی آنان بستگی به توانمندی در کاربرد عوامل بسیج بیرونی دارد.
بیشتر تفاوت این دو گونه رفتار نامزدها به متغیرهای(1)شمار گروههای حمایتکننده(2) منابع و ابزراهای تبلیغاتی و(3)ائتلاف برمیگشت، حال اگر با نگاهی دقیقتر به ضرایب همبستگی تفکیکی و نیمهتفکیکی و سطح معناداری آنها(همان، 1650)، متغیرهای سن و جنس و منطقه محل سکونت و سرانجام به سطح و یژگیهای اجتماعی (که در تحلیل رگرسیونی در جمع متغیرهای مستقل اثرش بر متغیر وابسته سنجیده شده بود)بپردازیم، روشن میشود که از میان چهار متغیر بالا«ضریب همبستگی خالص سطح ویژگیهای اجتماعی نامزدها»یگانه متغیری استس که 75 درصد از تغییرات در ترجیحات انتخابکنندگان را(با توجه به شمار آرای هر نامزد)تبیین میکند؛و همین متغر استکه نقش آن در شمار آرا در برابر دیگر متغیرها باید کنترل شود؛یعنی با کنترل این متغیر میخواهیم دریابیم که آیا ترجیحات رأیدهندگان تهرانی بیشتر ناشی از بسیج بیرونی (بررسی سطح ویژگیهای اجتماعی نامزدها که بهگونه غیر مستقیم دلالت بر شأن اجتماعی مستقل آنان میکند و بر اثر آن شاید سبب رأیآوری آنان شده باشد)بوده است یا متأثر از دلبستگیها و پندارهای حزبی-جناحی آنان از نامزدهای منتسب به شش گروه فعال در انتخابات؟نتایج کنترل[به روش گامبهگام( esiwpets )انجام شده است که دقیقترین روش از روشهای چهارگانه تحلیل رگرسیونی است؛بدینگونه که شرایط ورود دقیق و صحیح متغیرها به دستگاه واگذار میشود."