چکیده:
مظالم هیتلر نسبت به یهودیان در آلمان و کشورهای زیر سلطه نیروهای هیتلری در
پایان جنگ جهانی دوم مظلومیت مضاعفی برای یهودیان ایجاد کرد که با استفاده از آن
میتوانستند در هر نقطه از جهان از حقوق و امتیازات برابر با همه ملتها برخوردار
شوند و تبعیضات و ستمهای گذشته را جبران کنند ولی صهیونیستها بدست عوامل خود در
فلسطین دست به چنان اعمال وحشیانهای زدند که خاطره آزار و مظلومیتهای گذشته
بتدریج از خاطرهها محو شد و حکومت غاصب صهیونیستی در فلسطین که در خون و آتش زاده
شد برای بقای خود در طول پنجاه سال به چنان فجایعی دست زد که دست کمی از فجایع
هیتلر و نازیها نداشت.در این مقاله سعی گردیده است که با کمک گرفتن از تاریخ و موارد حقوقی مسائل
فلسطین مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد و نشانه داده شود که چگونه
صهیونیستها با کمک قدرتهای بزرگ ملتی را از سرزمین آباء و اجدادی خود بیرون
رانده و بجای آن دولتی اشغالگر را جانشین کردند و سپس با طرح و نقشه سعی کردند تا
کلیه اقوام یهود را که در کشورهای جهان پراکنده بودند در فلسطین اشغالی اسکان دهند.
همچنین در ایجاد این حکومت غاصب مورد بررسی قرار گرفته است.طبیعی است که روند مسأله فلسطین از مسیر ملتهای عرب و بطور کلی کشورهای اسلامی
قابل تفکیک نیست، چرا که صهیونیستها و همپیمانان آنها میکوشند استیلای خود را نه
تنها بر ملت فلسطین بلکه بر کل جهان اسلام تحمیل کنند.بدیهی است که ملت فلسطین به
کمک کشورهای اسلامی با همه توطئههای صهیونیستها که هدف اصلی آن منزوی ساختن آرمان
فلسطین در نزد افکار عمومی کشورهای اسلامی است مقابله خواهند کرد.
خلاصه ماشینی:
"از سوی دیگر میدانیم که حق تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی یکی از مواردی است که در منشور سازمان ملل متحد ذکر شده است و این سازمان در این راستا که حرکت حقوق کلیه اقوام از این منظر(حق تعیین سرنوشت)محفوظ بماند این امر را ضروری دانسته که پیش از آنکه برای اقوامی که هنوز استقلال خویش را بدست نیاوردهاند تصمیمی اتخاذ شود، به رفراندوم یا آراء عمومی (که جنبه دموکراسی دارد)مراجعه گردد اما بدیهی است که اجرای چنین نظریهای بهطور مشخص به سود قومی خواهد بود که در سرزمین خویش زندگی میکنند، نه به سود قومی که تنها پیوند دینی دارند و در بیست قرن گذشته بهطور اتفاقی به فلسطین وارد شدند و اینک باز هم در این اقلیم گرد آمدهاند.
در چنین شرایطی بیجا نیست اگر ادعا شود که تمام این ناهنجاریها که از سوی اسرائیل انجام گرفته است از تصمیم سال 1947 سازمان ملل متحد درباره تقسیم فلسطین ناشی شده است و آیا این عمل شکستی بزرگ برای سازمان ملل متحد نیست؟ هر سال قضیه آوارگان در دستور کارهای سازمان ملل قرار میگیرد و هر سال سازمان بین المللی، حقوق آوارگان را از نو تأیید و تصدیق میکند اما ابراز حسن نیت برای این مشکل کافی نیست، بلکه باید نظارت بر اجرای تصمیمات با کیفرهای مناسب و واقعی همراه باشد."