چکیده:
مقالهی حاضر به مرور پژوهشهای مربوط به توانایی شمارش و محاسبه در کودکان دچار نشانگان داون جهت تشخیص و تحلیل توانمندیهای این کودکان است. ابتدا مشهورترین نظریهها در زمینهی توانایی شمارش در این کودکان را مرور میکنیم و سپس در مورد این که کودکان دارای نشانگان داون چگونه به این توانایی دست مییابند، به بحث میپردازیم. در این مقاله نشان دادهایم که مشکل کودکان دارای نشانگان داون در شمارش در کجاست و علل اصلی این مشکل را بحث کردهایم. علیرغم این که این کودکان در شمارش دچار مشکل هستند، اما مرور ادبیات پژوهش نشان داده که مداخله برای آنها سودمند است. بنابراین، با مرور ادبیات پژوهش و خلاصه ای از ویژگیهای مداخله سودمند در زمینه بهبود شمارش در کودکان دچار نشانگان داون مقاله را به پایان رساندهایم.
خلاصه ماشینی:
"او به عمق عملکرد کودکان دچار نشانگان داون و فهم آنها از شمردن توجه نمود، کودکان در جریان شمارش دارای خطاهای مشخصی بودند، او متوجه شد که بعضی از کودکان قادر بودند خطاهایی که توسط عروسک خیمه شب بازی انجام شده بود را تشخیص دهند.
بر پایهی پژوهش پیشین، بخشی مطرح است و آن این که کودکان خیلی کوچک دچار نشانگان داون مانند کودکان عادی، اعداد را به وسیلهی عادت در مفاهیم مختلف میآموزند، اما قادر به یادگیری اعداد مورد نیاز طبق روشها هستند.
پرسش مهم مطرح شده در اینجا این است که آیا ارتباطی بین ریاضیات و حافظهی کوتاهمدت هست؟ همان طور که گفته شد پژوهشها نشان دادند که کودکان دچار نشانگان داون در حافظه ی کوتاه مدت در مقایسه با کودکان دیگری که مشکلات یادگیری دارند یا ندارند، دچار مشکل هستند.
لوئیس و نورویچ38 (1999) مروری بر پژوهشها در زمینهی نشانگان داون داشتند که در آن ها مداخله انجام شده بود ( دانست39، 1990 و پیت کرین و ویشارت40، 1995 و گیبسون41، 1996) آنها دریافتند برای تدریس راهبرد های مختلف به کودکان دچار نشانگان داون باید حتما تفاوت های فردی رشدی آن ها را در نظر گرفت که شامل این موارد بودند: یادگیری خطای آزاد (نه کوشش و خطا)، استفاده از نوآوری برای حفظ تمایل در ثابت قدم ماندن، آموزش تکالیف منفرد به طور جداگانه، ارائه ی تصویری نه شنیداری مفاهیم، تدارک مفاهیم پایهی محکم و سادهی یادگیری، خودنظارتی رفتاری در تکمیل تکلیف."