چکیده:
در مقاله حاضر، وصف طبیعت در دیوان دو شاعر، صنوبری و منوچهری دامغانی، در چند قسمت، مقایسه و بررسی شده است: در قسمت اول، جایگاه و رسالت ادبیات تطبیقی بررسی و در قسمت دوم، مختصری از زندگینامه صنوبری و منوچهری بیان شده است. در بخش بعدی، ویژگی های ادبی، فرهنگی و محیطی عصر صنوبری و منوچهری به طور جداگانه آورده شده است. برای آشنایی با محیط و شرایط زندگی این دو شاعر، شخصیت آنها و انعکاس آن در دیوانشان بررسی و در ادامه، اغراض و ویژگ یهای ادبی صنوبری و منوچهری مطالعه می شود. وصف طبیعت، مهم ترین موضوع ادبی در دیوان دو شاعر است که صنوبری آن را در ادبیات عربی به یک نوع ادبی مستقل تبدیل ساخت. در پایان این قسمت، باتوجه به تاثیر بسیاری که ادبیات عربی و شعرای عرب بر اشعار منوچهری داشته اند، تاثیر ادبیات عربی به طور عام و صنوبری ب هطور خاص در دیوان منوچهری بررسی شده است.
The present article focuses on the comparison of the description of the nature in the complete works (Dvān) of Sẹ nubar and complete works (Dvān) of Manuchehr Dāmqān. This article includes the following sections: The first section discusses the importance and the mission of the comparative literature and the second section gives a summary of the biography of Sẹ nubar and Manuchehr. The next section studies the literary features of the works of Sẹ nubar and Manuchehr.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به این نکته و با وجود آنکه منوچهری در اشعار خود نام بسیاری از شعرای بزرگ عرب را ذکر کرده ولی نامی از صنوبری در دیوان خود نبرده است،شباهتهای بسیاری در تصویرها و تشبیهها و وصفهای دو شاعر از طبیعت مشاهده میشود.
با دقت در وصفهای شاعر از این گل،به وضوح مشاهده میشود که منوچهری بسیار از تصویرهای اشرافی در وصف آن استفاده کرده است و این تشبیه و تصویر به کار رفته در بیتی که از صنوبری ذکر شد،در وصف منوچهری از گل نرگس نیز بارها به صورتهای مختلف تکرار شده است،از جمله بیت زیر: چو حورانند نرگسها،همه سیمین طبق بر سر نهاده برطبقها بر ز زر ساوساغرها (منوچهری،1386:3) در اینجا نیز همان تصویر طلا در کنار نقره در توصیف زردی درون گل و سپیدی اطراف آن بیان شده است.
با توجه به اینکه صنوبری حدود یک قرن پیش از منوچهری میزیسته است و با در نظر گرفتن این مطلب که منوچهری از شعرای عرب،به ویژه از شعرای عصر صنوبری در دورۀ عباسی،بسیار متأثر بوده هرچند که منوچهری نامی از صنوبری در دیوان خود نبرده است،با تکیه بر شباهتهای بسیاری که در تصاویر و شیوه و نوع پرداخت و تشبیهات دو شاعر در وصف طبیعت وجود دارد،این نتیجه حاصل میشود که منوچهری در وصف طبیعت همان طور که از شعرای دیگر عرب مانند ابن معتز و کشاجم تأثیر پذیرفته،از صنوبری نیز متأثر شده است و این سه شاعر،یعنی ابن معتز،کشاجم و صنوبری،برجستهترین شاعران مکتب تشبیه در عصر عباسیاند که منوچهری در وصف خود از طبیعت بسیار تحت تأثیر آنها بوده است."