چکیده:
مسئله اصلی در این جستار، طرز برخورد سه شاعر معاصر با سنت فرهنگی مردانه است. در ابتدا تفاوت ذهنیت شاعران کلاسیک با شاعران عصر مشروطه نسبت به فرهنگ مردانه مرور خواهد شد. سپس موضوع را در شعر پروین اعتصامی، سیمین بهبهانی و فروغ فرخزاد بهعنوان نماینده سه طرز برخورد شاعران معاصر با سنت مذکور بررسی خواهیم کرد. دلیل انتخاب این سه شاعر آن است که مسیر تحول پدیدة فرهنگی مذکور را در شعر معاصر میتوان در سرودههای آنها پیگیری کرد. پروین اعتصامی نمایندة شاعرانی است که هر چند رویکرد اعتراضی را در پیش گرفتهاند اما هرگز موفق نشدهاند از حصار پولادین سنت قدمی فراتر نهند، طرز برخورد آنها را به طور قراردادی «معترضانه» مینامیم. بهبهانی نمایندة آن دسته از شاعران است که از نگرش سنتی فاصله گرفته و رویکرد «اصلاحطلبانه» را در پیش گرفتهاند. پس از اینها نوبت به فروغ فرخزاد میرسد. او نمایندة شاعرانی است که به «اعتراض» و «اصلاح» بسنده نکردهاند و رویکردی «عصیانگرانه» و سنتشکنانه را در پیش گرفتهاند.
خلاصه ماشینی:
در عین حال، بهصورت محدود شعرهایی هم در دیوان هست که دنیای آیدهآل پروین را نشان میدهد؛ دنیایی که در آن زن و مرد در تعاملی دو سویه و مبتنی بر عشق و تلاش زندگی میکنند: این خانه پاک پیش از این بود آرامگه دو مرغ خرسند کرده به گل آشیانه اندود یکدل شده از دو عهد و پیوند یکرنگ چه در زیان، چه در سود هم رنجبر و هم آرزومند از گردش روزگار خشنود آورده پدید بیضهای چند آن یک پدر هزار مقصود وین مادر بس نهفته فرزند (همان: 116) ترکیب «پدر هزار مقصود» بیانگر موقعیت برتر پدر در ذهنیت ادبی شاعر و مصراع دوم همین بیت حاکی از برجسته بودن نقش مادری در جهان بینی هنری پروین است.