چکیده:
امام موسی صدر به دنبال احیای امر اجتماعی ایمانی بود و این هدف را در گرو کنش اجتماعی ایمانی میدانست. ایشان با تأکید بر تحقق اندیشههای جمعگرایانه اسالم با درونمایۀ والیی درصدد تحقق الگویی از ساخت اجتماعی اسالمی بود که از مسیر پیوندها و تحکیم روابط اجتماعی فعلیت یابد. جماعت و جماعتگرایی یکی از رویکردهای نظامبخشی اجتماعی است که عمدتا پس از گسترش بحرانهای نوگرایی (مدرنیسم) همچون بحران فردگرایی، بیاعتمادی، مشارکت، هویت و... بیشتر مورد توجه قرار گرفتند. جماعت یک ساخت ارتباطی و اجتماعی است که با تمرکز بر سطوح خرد و عینی اجتماع محیطی برای تحقق کنش والیی است و به ایجاد فضای تعامل و مشارکت هدفمند کمک کرده و در نتیجه، تعلق و هویت اجتماعی را تقویت میکند. جماعتها عموما زندگیمحور است و در پاسخ به نیازهای اساسی زندگی شکل میگیرند. در این مقاله با استفاده از روش دادهبنیاد با محوریت مصاحبه با نخبگان به مطالعه و تبیین مفهوم و شاخصهای کنش والیی در تجربه جماعتسازی امام موسی میپردازد و در نهایت، شاخصهای پنجگانه کنش والیی اعم از زعامت و سرپرستی اجتماعی، دعوت و هدایت اجتماعی، تعاون و تعلق اجتماعی، رشد و تکامل اجتماعی و تفاهم و وفاق تبیین میگردد و در نهایت، وجوه افتراق کنش والیی از کنش عقالنی و ارتباطی مشخص میشود.
خلاصه ماشینی:
"هابرماس بر این باور است که ایجاد این نوع عقالنیت در جامعه مشروط به امکان تحقق کنش ارتباطی معطوف به توافق و اجماع عقالنی در سطح جامعه است؛ همچنانکه هابرماس ارتباط آزادانه کنشگران یک جامعه با یکدیگر 43 دین و ارتباطات، سال پانزدهم، شمارة دوم (پیاپی34)، پاییز و زمستان 1347 برای وصول ایشان به ذهنیت مشترک از طریق استدالل و به دور از هرگونه فشار و محدودیت را پیششرط تحقق جامعۀ اتوپیایی خود میداند.
ازجمله، اخالق حسنه مردم دوستی، کرم، تواضع، حسن ظن، حسن معاشرت، صداقت، کمک به ضعیف، سوادآموزی، احترام به بزرگتر، ترحم به کوچکتر، سالم کردن، خوشرویی، کتمان اندوه، عیادت بیماران، ادب حضور، قدردانی از صالحان، نکوهش فاسدان، حیا، عفو، عذرپذیری، قبول فداکاری، خدمت به دوست، خستگیناپذیری در تعلیم و تربیت، باز کردن مکان برای نشستن دیگران در مجالس و هزاران رفتار دیگر از این گونه است، که هریک از اینها گرایش و رغبت انسان را برای توسعه و تعالی تقویت میکند و همکاری و محبت میان افراد 44 دین و ارتباطات، سال پانزدهم، شمارة دوم (پیاپی34)، پاییز و زمستان 1347 جامعه را برمیانگیزاند و موجب استحکام پیوندهای اجتماعی میگردد» (صدر، 1313، ص312).
34 دین و ارتباطات، سال پانزدهم، شمارة دوم (پیاپی34)، پاییز و زمستان 1347 اسالم اجتماعی؛ مقدمۀ اسالم سیاسی شاید از فحوای کالم امام موسی در سخنرانی علل عقبماندگی مسلمانان، حرکت بهسوی تشکیل حکومت اسالمی فهمیده شود، اما نباید فراموش کرد که امام موسی غایت را نه در سیاست و حرکت سیاسی که در اجتماع و حرکت اجتماعی میدانست و اصوال سیاست و حکومت در نظر ایشان اصالت نداشت بلکه تنها ابزار و وسیلهای برای تحقق تربیت و هدایت و فعلیت بخشیدن به احکام شریعت و قدرت مردم بود؛ ازاینرو، امام موسی تنها راه محقق شدن این اهداف را در دستیابی به حکومت نمیدانست."