Abstract:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین میزان اهمیت و به کارگیری توانمندیها و مهارتهای موثر و مورد نیاز برای تدریس در دانشگاه بود. این تحقیق از نوع پیمایشی و جامعه آماری شامل دو گروه اعضای هیئت علمی و دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه فردوسی مشهد بود. روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی و حجم نمونه 523 نفر از دانشجویان و 171 نفر از اعضای هیئت علمی بود. ابزار پژوهش پرسشنامه وشان (1999) بود که روایی آن به دو طریق روایی محتوایی و روایی از طریق دو نیمه کردن بررسی شد. برای بررسی پایایی و همسانی درونی گویه های پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تحلیل فرضیه اول، دوم، سوم و چهارم از آزمون ANOVA یک طرفه و برای فرضیه پنجم و ششم از آزمون t استیوونت همبسته و برای فرضیه هفتم، هشتم و نهم از آزمون t استیوونت استفاده شد. نتایج نشان داد که میان میزان موثر بودن مولفه های تدریس از منظر اعضای هیئت علمی و دانشجویان اختلاف معناداری وجود دارد. میان میزان به کارگیری مولفه های تدریس از منظر اعضای هیئت علمی و دانشجویان اختلاف معناداری وجود دارد. بین ترتیب اهمیت و ترتیب به کارگیری مولفه-های تدریس در دو گروه اعضای هیئت علمی و دانشجویان اختلاف معناداری دیده شد. همچنین، بین نظر دانشجویان و اعضای هیئت علمی در خصوص اختلاف میان وضعیت موجود (به کارگیری مهارتهای تدریس) و مطلوب (میزان اهمیت مهارتها) تفاوت معناداری وجود داشت. به طورکلی، یافته های پژوهش ضرورت گذر از وضعیت موجود به مطلوب را به نحو روشنی نشان داد.
Machine summary:
همچنين ، بين نظر دانشجويان و اعضاي هيئت علمي در خصوص اختلاف ميان وضعيت موجود (به کارگيري مهارتهاي تدريس ) و مطلوب (ميزان اهميت مهارتها) تفاوت معناداري وجود داشت .
مطالعه اي در دانشگاه علوم پزشکي کرمان نشان داد که برخلاف وضعيت مطلوب آموزش درمانگاهي ، استادان باليني از نظر مهارتهاي علمي و روش تدريس در حد متوسط هستند و مهم ترين مشکل آموزشي مربوط به روشهاي تدريس نامناسب و آشنا نبودن استادان با برنامه ريزي و ارزشيابي است , Adhami) (٢٠٠٢ ,Nouhi &Haghdoost, Darvish Moghaddam, Shakibi .
نتايج نشان مي دهد که از نظر اعضاي هيئت علمي ، مؤلفه هاي دانش و مسئوليت حرفه اي از نظر اهميت در اولويت اول ، مسئوليت و برنامه ريزي براي آموزش در اولويت دوم ، مديريت منابع و نيروي انساني در اولويت سوم و اجراي راهبردهاي آموزشي و ارزيابي ميزان يادگيري دانشجويان در اولويت چهارم قرار دارند.
در اين پژوهش براي بررسي ترتيب به کارگيري هر يک از مؤلفه ها از منظر اعضاي هيئت علمي و دانشجويان از آزمون تعقيبي شفه استفاده شد که نتايج آن در جدول ٧ ارائه شده است .
نتايج نشان مي دهد که از نظر اعضاي هيئت علمي مؤلفه هاي مسئوليت و دانش حرفه اي از نظر ميزان به کارگيري در اولويت اول ، برنامه ريزي براي آموزش و مديريت منابع و نيروي انساني در اولويت دوم ، اجراي راهبردهاي آموزشي و ارزيابي ميزان يادگيري دانشجويان در اولويت سوم قرار دارند.