Abstract:
در فلسفه برای معرفی خداوند بیشتر از اوصاف متافیزیکی همچون وجوب، قدرت و حیات بهره گرفته می شود و از اوصاف اخلاقی کمتر استفاده می شود؛ اما در متون مقدس دینی، ازجمله قرآن کریم، اوصافی مانند عدالت، بخشندگی، مهربانی و وفای به عهد در مورد خداوند به کار رفته است که در زبان متعارف انسانی، به اوصاف اخلاقی معروف اند. بسیاری با ابتنای اخلاق بر امر و نهی الهی، امکان توصیف اخلاقی خداوند را به چالش کشیده اند؛ چنان که در جهان اسلام این دیدگاه را اغلب به اشاعره نسبت داده اند. حال آیا خداوند، واجد اوصاف اخلاقی است؟ این نوشتار با شیوه ای توصیفی ـ تحلیلی و گاه انتقادی، برخی لوازم توصیف اخلاقی خداوند، مانند اندراج اخلاق در علوم فلسفی و جایگاه قضایای اخلاقی در اندیشه ابن سینا را براساس دو تفسیر از محقق لاهیجی و محقق اصفهانی بررسی و اثبات می کند که براساس برداشت محقق لاهیجی می توان از دیدگاه ابن سینا، خداوند را واجد اوصاف اخلاقی دانست و او را با اوصاف اخلاقی توصیف نمود. همچنین در این نوشتار، برخی چالش های توصیف اخلاقی خداوند پاسخ داده شده است.
Some descriptions such as necessity، power and life have been used in philosophy to introduce God، but in religious holy texts such as Quran some descriptions such as justice، forgiveness، kindness، and faithfulness are mentioned which are known as ethical descriptions in human conventional language. Some people have undermined the possibility of ethical description of God by attributing ethics to God''s commands and inhibitions so that in general، this viewpoint has been attributed to Ash''arites in Islam world، but the question is that whether God is eligible of ethical descriptions. Having analytico-descriptive and sometimes critical approaches، this paper investigates some requirements of God''s ethical description like entrance of ethics in philosophical sciences and position of ethical propositions in Avicenna''s thoughts based upon two interpretations from Mohaqiq Lahiji and Mohaqiq Esfehani. Finally، the study proves that based upon Mohaqiq Lahiji''s commentary، from Avicenna''s viewpoint، one can consider that God is qualified of ethical qualities and describe Him with ethical descriptions. Some challenges of God''s ethical description are also responded in the study.
Machine summary:
برخی از محققان معتقدند از دیدگاه ابنسینا، قضایای اخلاقی مشتمل بر حسن و قبح و باید و نباید، از سنخ مشهوراتاند که معیار در آنها، تطابق با آرای عقلا است، نه انطباق بر عالم واقع؛ چه آنکه برای آنها واقعیتی جز تطابق مذکور وجود ندارد و در واقع خوانشی ناواقعگرایانه از ابنسینا به دست میدهند.
(ابنسینا، 1413: 1 / 220) این سخن ابنسینا کاملا بیان میکند که قضایای اخلاقی در نزد او از اولیات نیست؛ ولی اینکه آیا از نظریات هم نیست و پشتوانه قضایای اخلاقی، همان تطابق آرای عقلا و شهرت است، نیاز به تأمل دارد.
محقق اصفهانی در نهایة الدرایه فی شرح کفایه الاصول در اثبات اینکه قضایای اخلاقی نزد حکما ازجمله ابنسینا از مشهورات است و واقعیتی جز بنای عقلا و تطابق آرای ایشان ندارد، به عبارات فوق استشهاد میکند.
ب) بررسی دیدگاه ابنسینا چنانکه اشاره گردید، دو تفسیر مختلف از کلام شیخالرئیس وجود دارد: تفسیر اول که میتوان نماینده آن را محقق اصفهانی دانست، آن است که دلیل ابنسینا برای اینکه قضایای حسن و قبح و باید و نباید اخلاقی از سنخ مشهورات هستند، آن است که این قضایا واقعیتی جز تطابق آرا و بنای عقلا ندارند.
چنانکه در کلمات بوعلی دیدیم، وی صراحتا بدیهی بودن قضایای اخلاقی را رد میکند و میگوید انسان بهخودیخود و عاری از تربیت مربیان و احساسات درونی و امثال آن، هیچگاه به حسن عدل و قبح ظلم حکم نمیکند و برای او میسر است که در این امور تشکیک کند و لذا وضع این قضایا هیچگاه مثل «کل اعظم از جزء است»، نیست که در هر حال مورد اذعان همه انسانها بوده و هست.