Abstract:
مساله ای که در کانون توجه این نوشـتار قـرار دارد، «امـر بـه معـروف و نهـی از منکر»، است که مانند بسیاری دیگر از مفاهیم اسلامی کـاربردی نـشده اسـت ؛ در این پژوهش ، علاوه بر تبیین چیستی و اهمیت این مفهوم ، تلاش مـی شـود تـا بـه لحاظ تاریخی این پرسش مطرح شود که چرا امر به معـروف و نهـی از منکـر در جوامع اسلامی کمرنگ شده و کمتر مورد رجـوع قـرار گرفتـه اسـت ؟ «رویکـرد تاریخی » در اینجا به معنای تحلیـل مـساله بـه شـکل انـضمامی و در بـسترهای سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی است . در پاسخ ، عمده ترین مـشکل در شـکل گیـری ساختارهای متصلب و بسته سیاسی یا همان نظام های استبدادی پی گیری می شود؛ زیرا مفهوم مستتر در امر بـه معـروف و نهـی از منکـر، متـضمن آزادی فـردی و اجتماعی در مواجهه با حکومت است . از این رو به رغم تاکید در متون مـذهبی ، در عمل و در قالب آنچه که تاریخ می نامیم ، پرداختن بدان کمتر مشاهده می شود.
The problem in the spotlight of this article is the promotion of virtue and prevention of vice which like many other Islamic concepts not applied in practice. In this study، in addition to explaining the nature and significance of this concept، we attempt answer to question historically why the promotion of virtue and prevention of vice in Islamic societies is not considered. «Historical approach» here means explaining the problem in concrete form and in the context of political، social and economic. In response، the main challenge is formation of rigid structures and authoritarian regimes because the underlying concept in the promotion of virtue and prevention of vice approve personal and social freedom in the face of government. Hence، in spite of the emphasis on religious texts، in practice and history is not considered.
Machine summary:
درست از این جهت که آنان معطوف به تجربه ی حداقل دو سده ی اخیر سخن می گویند و نادرسـت اسـت از ایـن جهت که مفـروض وجـود نظریـه ی تمـدن درون فکـر اسـلامی را نمـی پذیرنـد و اصـولا بومی گزینی و حرکـت بـر اسـاس شـرایط و معیارهـای فرهنگـی جوامـع را بـه رسـمیت نمی شناسند؛ در حالی که به نظر می رسد این نظریـه در مفـاهیم اسـلامی وجـود دارد و از درون آنها می توان با استفاده از تجربیات بشر امـروزی ، راه متناسـب پیـشرفت ، توسـعه و تعالی را فراهم کرد، ١ و اما آنچه که باعث شده تا این نظریه بالفعل نگردد شـرایط تـاریخی حاکم بر جوامع اسلامی است .
طبیعی است که انکشاف تاریخی این مفهوم ، می بایست به سوی فراگیر شدن و جای گرفتن در اجزای مختلف ساختارهای سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی باشد، امـا متاسـفانه نگاهی به تاریخ تحولات جوامع اسلامی نشان می دهد که با فاصله گیـری از دوران پیـامبر، اصالت قدرت جای چنین مفاهیم ارزشمندی را مـی گیـرد.
یکی این که ، کسی که فردی ، به امر به معـروف و نهـی از منکـر اقـدام می کند حق انتخاب همدستانی برای خویش ندارد؛ به عبارت دیگر، حرکت های جمعـی در قالب امر به معروف و نهی از منکر نخواهد بود و همچنان که بارها در تاریخ رخ داده است چنین اقداماتی را با عنوان خروج و طغیان سرکوب کرده اند.