Abstract:
با شکل گیری حزب جمهوریخواه در سال ١٨٥٤ و جایگزینی آن با حزب ویگ ، دو حزب دموکرات و جمهوریخواه دو حزب حاکم بر صحنه سیاسی آمریکا شدند طوری که تاکنون همواره یکی از این دو حزب پیروز انتخابات ریاست جمهوری بوده اند. این مقاله با در نظر گرفتن انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که چرا نظام دو حزبی در آمریکا تا کنون پایدار مانده است . بررسی ساختار سیستم انتخاباتی آمریکا نشان میدهد که خود نظام انتخاباتی حضور احزاب سوم را بسیار دشوار میکند. علاوه براین موانع دیگری از قبیل کمبود منابع مالی، عدم دسترسی به برگه رای در همه ایالات ، موانع فرهنگی و روان شناختی، انعطاف پذیری دو حزب اصلی در جذب ایده های احزاب سوم مهم و تلاش حداکثری آن ها برای حفظ انحصار خود نیز سبب تقویت و پایداری نظام دو حزبی شده است . در این میان نادیده گرفتن و یا نگرش منفی رسانه ها به احزاب سوم و عدم حمایت نخبگان ازآن ها نیز سبب غیر مهم جلوه دادن احزاب سوم و به حاشیه راندن آن ها شده است .
Since the formation of the Republican Party in 1854 and its replacement with the Whig Party، the Democratic and Republican parties have dominated the political scene of the United States and either of these two parties has won all presidential elections since then. This article intends to find out the reasons why the two-party system has persisted so far in the United States. Looking at the election system in the United States it is shown that this system itself serves as a barrier to the success of third parties. In addition، other barriers such as lack of financial resources، lack of ballot access، cultural and psychological barriers، flexibility of the two major parties in absorbing the important and challenging platform of third parties، and their monopoly over the current US politics boost the two-party system. Meanwhile، lack of media attention to third parties and negative coverage of third party candidates in the media as well as lack of elite support for third parties have contributed to their being considered as unimportant players in the Uni9ted States’ political scene.
Machine summary:
علاوه براین موانع دیگری از قبیل کمبود منابع مالی، عدم دسترسی به برگه رأی در همه ایالات ، موانع فرهنگی و روان شناختی، انعطاف پذیری دو حزب اصلی در جذب ایده های احزاب سوم مهم و تلاش حداکثری آن ها برای حفظ انحصار خود نیز سبب تقویت و پایداری نظام دو حزبی شده است .
این عامل سبب شده است که مردم از رأی دادن به احزاب سوم خودداری کنندو همچنین نامزدهای مهم انگیزه خود برای پیوستن به احزاب سوم را از دست بدهند (٢٠٠٧ ,Snyder &Hirano ).
برای مثال در سال ٢٠٠٨ کاندیدای حزب سوم و یا مستقل که می خواست در برگه رأی تمام ایالت هاو واشنگتن دی سی ظاهر شود باید ٦٩٠٠٠٠ امضا برای درخواست نامزدی خود جمع می کرد ,Burden) (٢٠٠٧.
به علاوه این نامزدها باید وقت و هزینه زیادی را صرف به دست آوردن کمک های مالی به کمپین خود کنند چرا که آن ها ساختار سازمان بندی شده و تخصص احزاب اصلی را ندارندوبه دلیل شانس پیروزی کمی که دارند افراد کمتری حاضر می شوند در کمپین انتخاباتی آن ها سرمایه گذاری کنند ( as ,١٩٩٢ ,Nelson ٣٩ .
این در حالی است که قبل از رسیدن به مرحله انتخابات سراسری احزاب سوم و نامزدهای مستقل باید بسیاری از وقت و هزینه ای را که می توانند برای تبلیغات خود استفاده کنند صرف دسترسی به برگه رأی در ایالت های مختلف کنند.