Abstract:
سه گفتمان فکری در عرصه ی فکر و فرهنگ جهان اسلامی و ایران معاصر، حیات و حضور فعال دارد: ١. گفتمان «متجمد» سنتی اندیش ،که شاخصه ی اصلی آن، تصلب مفرط بر میراث معرفتی بازمانده از گذشته و تحفظ تقدسآمیز بر سرمایه ی علمی موجود است ؛ ٢. گفتمان «متجدد» فرنگی اندیش ،کـه ٢٥ شاخصه ی اصلی این جریان دلبستگی حاد به فکر و فرهنگ مسلط جهـانی و مشخصـا گفتمـان غالـب غربی است ؛ ٣. گفتمان «مجدد» نواندیش ، که از سویی به اهمیت و ارزش مواریث معرفتی بازمانـده از سلف ، توجه و باور دارد و بلکه بدان وفاداری خودآگاهانه می ورزد، از سـوی دیگـر بـه دسـتاوردهای فکری بشر معاصر اعتنای فعالانه دارد، و از سوی سوم درصدد نقادی عالمانه ی میراث معرفتی بازمانـده از سلف و نیز معارف بازآمده از دیار فرنگ است ، و از سوی چهارم به جـد در مقـام تولیـد و ارائـه ی آراء و اندیشه های مستقل بومی برآمده از مبانی متقن و منطق موجه است . حضرت امام خمینی ، علامـه طباطبایی و استاد شهید مطهری، ارکان فاعلی تکون گفتمان مجدد به شمار می روند. علامه مطهری بانی ضلع کلامی این گفتمان فکریست ؛ به جهت اینکه شاخصـه ی مهـم مکتـب الهیـاتی اسـتاد مطهـری، رویکرد عقلانی ـ اجتماعی آن است ، می توان از این مکتب کلامی به «الهیات عقلانی ـ اجتماعی » تعبیر کرد. در الهیات علامه مطهری بسیاری از مولفه های دانش کلام، از جمله «مبادی»، «مـنهج »، «مسـائل »، «چیدمان»، «رویکرد»، «کارکردها»، و ... دیگرگون شده است .
Machine summary:
هرچند گفتمان مجدد در عرصه هاي گونـاگون حکمـت بـالمعني الأعـم ، خاصـه در معرفت شناسي ، فلسفه دين ، کلام ، و نيز فقه معطـوف بـه نظامـات رفتـاري و مناسـبات اجتماعي ، به کاميابي هاي درخور اعتنايي دست يافته است ، و به رغم عدم ورود شايسته ـ يا ورود با تأخير فاز فاحش ـ در حوزه معرفتي بسيار گسترده و کارساز علوم انساني ، به طور غيرمستقيم در اين عرصه مهم نيز منشأ اثر بوده ، اما اين جريان در قلمرو معارف اخلاقي دچار غفلت خسارت بار و تأسف انگيزي بوده است .
بيان آيت الله سبحاني (دام ظله ) مبني بر اينکه «تجدد در کلام به مطرح شدن مباحث و مسايل جديد در دايره معرفتي آن است »، به معناي کاستن از عمق و اهميت تحـول و تجدد در علم است ، و آنچه در برخي ادوار روي داده ، و اکنون نيز در الهيات در شـرف رخ دادن است ، بسي فراتر از اين حدود بوده است ؛ ورود مسايل تازه در مدار يک علم ، تنها يکي از وجوه و سطوح تحول در آن است ، تحول مي تواند در مبادي ، منابع ، مـنهج ، قلمرو، مسايل ، ساختار صوري ، کارکردها، و بسا در غايت ، موضوع و ...