Abstract:
زمینه: در زمان حاضر که مدیران و رهبران سازمانهای پژوهشی با موقعیت جدید و تغییرات فزایندهای در امور مواجه هستند، تنها سازمانهایی به توفیق دست خواهند یافت که بتوانند با بهره گیری از انگیزه کارکنانشان، به مواجهه سریع و خلاقانه با شرایط جدید بپردازند. هدف: این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین میزان خلاقیت و انگیزه افراد برای به کار گیری نوآوری در محیط کاری در سازمانهای پژوهشی با انجام مطالعه موردی در پژوهشکده پردازش هوشمند علائم انجام شده است. بدین منظور پس از بررسی ادبیات موضوع و تنظیم فرضیات پژوهش، از دو پرسشنامه استاندارد «خلاقیت رندسیپ » و «انگیزه به کار گیری نوآوری و ابتکار در شغل» به منظور انجام تحقیق استفاده شد.روش: روش انجام این تحقیق توصیفی- همبستگی میباشد و در انتخاب نمونه نیز با بهرهگیری از جدول مورگان از روش تصادفی ساده استفاده شده است. پرسشنامههای مربوطه با استفاده از نرمافزار اس پی اس اس و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شدند. یافتهها: نتایج پژوهش نشان میدهد که ارتباط معنادار قوی و مثبتی بین میزان خلاقیت و انگیزه به کارگیری نوآوری در افراد وجود دارد. همچنین ارتباط این دو عامل با ویژگیهای فردی، میزان مشارکت در پروژههای نوآورانه و تعداد جلسات شرکت در کارگاه آموزشی تفکر خلاق برگزار شده در پژوهشکده سنجیده شده است. نتیجهگیری: در پایان با استفاده از نتایج تحقیق، راهکارهایی برای ارتقای توانمندی خلاقیت پژوهشگران، ارتقای انگیزه آنها برای استفاده از نوآوری در محیط کاری و بهبود روند نوآوری در پژوهشکده جامعه هدف و سایر مراکز مشابه ارائه شده است.
Machine summary:
بر این اساس و با توجه به اهمیت دو عامل میزان خلاقیت کارکنان و انگیزه و تمایل آنها برای به کارگیری نوآوری در مشاغل مربوطه در سازمانها و مراکز تحقیقاتی، در این پژوهش به بررسی رابطه بین این دو عامل کلیدی و ارتباطات آنها با ویژگیهای جمعیت شناختی پژوهشگران پژوهشکده پردازش هوشمند علائم پرداخته میشود.
آزمون فرضیه دوم هدف از بررسی این فرضیه این است که مشخص شود، آیا ارتباط معنادار و مثبتی بین میزان خلاقیت پژوهشگران و تعداد پروژههای نوآورانه انجام شده توسط آنها وجود دارد یا خیر؟ بدین منظور نتایج به دست آمده از آزمون پیرسون، در جدول شماره (4) نشان داده شده است.
آزمون فرضیه سوم این فرضیه به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که آیا ارتباط معنادار و مثبتی بین میزان انگیزه پژوهشگران برای به کارگیری نوآوری در مشاغل مربوطه و تعداد پروژههای نوآورانه انجام شده توسط آنها وجود دارد یا خیر؟ بدین منظور نتایج به دست آمده از آزمون پیرسون، در جدول شماره (5) نشان داده شده است.
آزمون فرضیه پنجم این فرضیه نیز به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که آیا ارتباط معناداری بین ویژگیهای جمعیت شناختی پژوهشگران و میزان انگیزه آنها برای به کارگیری نوآوری در مشاغل مربوطه وجود دارد یا خیر؟ بدین منظور نتایج به دست آمده از آزمون پیرسون، در جدول شماره (7) نشان داده شده است.
آزمون فرضیه هفتم این فرضیه نیز با هدف پاسخگویی به این سؤال شکل گرفت که آیا ارتباط معناداری بین تعداد جلسات شرکت پژوهشگران در کارگاه آموزش خلاقیت و میزان انگیزه آنها برای نوآوری در مشاغل وجود دارد یا خیر؟ بدین منظور نتایج به دست آمده از آزمون پیرسون، در جدول شماره (10) نشان داده شده است.