Abstract:
هنر خوشنویسی یکی از هنرهای فاخر و اصیل اسلامی و ایرانی است. ارزش و اعتبار تاریخی این هنر یکی از عوامل اصلی برای پیوند زمان حال به گذشته است. برخی با ظهور مولفههای دنیای مدرن سخن از «رفتن خط به موزه» به میان میآورند اما نظام هندسی و زیباشناسی خوشنویسی چشمهای مولد و جوشان است که مقطع زمانی را در مینوردد و در هر دوران میتوان از آن بهعنوان منبع الهام و خلاقیت هنری بهره گرفت. یکی از راههای بهرهمندی فنی و هنری از این رشته، مطالعه سلوک و تجربهورزی بزرگان آن است. بدیهی است هنگامی که این مطالعه در پیوند با روشهای کیفی قرار گیرد، حاصل کار از ثمربخشی بیشتری برخوردار خواهد شد.در مقاله حاضر نزدیک به هزار سرمشق دستنویس استاد غلامحسین امیرخانی از نظر فنی و محتوایی بررسی شده و نکتههای زیباشناختی و مهم از آنها استخراج شده است. مطالعه هزار سرمشق خوشنویسی در دوره زمانی ۳۰ ساله هنرمندی صاحبسبک، درسآموزیهای فراوانی برای مدرسان و معلمان سختکوش هنر دارد؛ خاصه آنکه میل و گرایش طبیعی به هنر خوشنویسی در میان همکاران فرهنگی مثالزدنی است
Machine summary:
"در واقع، این سرمشقها و توصیف و تحلیل آنها زیربنا و بنیاد شیوهای را معرفی میکند که کمتر از یک دهه بعد، به مطرحترین شیوۀ خوشنویسی زمان خود تبدیل شده است.
( بهویژه در سرمشقهای دهۀ ۱۳۵۰ حس جستوجوگری، آزمون و امتحان در سرمشقها نمود بیشتری یافته است و نتیجۀ این تلاش و جستوجو در سالهای پایانی دهۀ پنجاه به شکل شیوهای نظامیافته وتثبیت شده معرفی میشود.
نکتۀ بعد تمرکز وافر و کامل استاد امیرخانی در نگارش سرمشقهای کلاسی است که نشان میدهد بسیاری از یافتهها و تجربهها را ایشان در کلاس انجام میداده است.
بین قلماندازها مواردی دیده میشوند که شاکلۀ اصلی برای نگارش یک قطعۀ تمام عیار در آنها شکلبندی شده است و بعد از مدتی میتوان همان قطعهها را به شکل اجرای نهایی در کارهای استاد مشاهده کرد.
قلم نیز از گوشت بیشتری برخوردار است؛ زیرا مؤلفهها و شمرهها در کاغذ تحریر، به شکل قوی اجرا شدهاند و این نکته نشان میدهد که برای حرکت قلم در چنین کاغذی، انعطاف و نرمی زبانۀ قلم با افزایش کمی گوشت حاصل شده است، بهعبارت دیگر، قلم استخوانی تراشیده نشده است.
دهۀ ۱۳۵۰ و تغییرات مهم فنی امیرخانی در سالهای ۵۰ تا ۵۳ با درک درست از شیوه زندهیاد استاد حسین میرخانی، روایتی نزدیک از خطوط ایشان را در سرمشقها ارائه داده است.
مواردی از سرمشقها نشان میدهند که استاد با تمرکز روی یک موضوع خاص و فنی مثل برشهای دوایر، تشدید کشیدهها، ایجاد کشیدههای مضاعف، فرمبخشی مستطیلی یا کتیبهای به سطر، قطعهنگاری، بزرگ کردن قلم، و مواردی از این دست به نگارش پرداخته است."