Abstract:
مقاله حاضر در تبیین مبانی کلامی پیشرفت ، پنج مبنای مهم آن را مورد تحلیـل قـرار داده اسـت . مبنـای اول ، مبنـای دیـن شـناختی اسـت کـه در آن خاطرنشـان مـیشـود پیشرفت با نظریه همبسـتگی دیـن و دنیـا و نـه سـکولار سـازگار اسـت . دومـین مبنـا،
خداشناختی است که در آن با استناد به مالکیـت مطلـق خـدا بـر کـل هسـتی، تاکیـد
میشود که دنیا امانت الهی برای انسان است و با خداست که چگونگی بهـره منـدی از آن را برای ما بیان کند. مبنای سوم ، مبانی هستیشناختی اسـت کـه در آن تاکیـد شده با توجه به نگاه خاص جهان بینی دینی به هستی، مانند تدبیر جهان با نظام علیـت و عوامــل معنــوی، پیشــرفت دینــی متفــاوت بــا پیشــرفت غیردینــی خواهــد بــود.
انسان شناختی مبنای چهارم است که در آن با توجه به ارتباط ، بلکه وابستگی انسان به اقتصــاد و پیشــرفت در ســـاحت هــایی چـــون عقــل و دیـــن ، کرامــت انســـانی و مسئولیت پذیری، ضرورت پیشرفت اثبات میشود.
آخرین مبنا به مبنای جامعه شناختی باز میگرددکه در آن رعایـت حقـوق فـرد و جامعـه و اصالت حقوق جامعه بر فرد، حاکمیت انسان ها بر جامعه خود تبیین و تاکید شده است .
نو آوری مقاله ، اثبات ضرورت توجه حکومت دینی به لزوم پیشرفت فـرد و جامعـه در عرصه های گوناگونی چون اقتصاد و علوم تجربی است کـه بـا مبـانی کلامـی در این مقاله تقریر و اثبات شده است و یادآور خواهد شد که لازمه دو سـاحتیانگـاری دین ، آن است که هرگونه قصور در آن بر خلاف آموزه های دینی و عمل معصـیت قلمداد خواهد شد.
Machine summary:
"اغلـب آنها چون اصل پیشرفت را در چارجوب مادیات و بـا قطـع نظـر از معنویـت و دیـن تفسیر می کرده اند، نظریاتشان از پیشرفت و مبانی آن نیز، نوعـا تجربـی و مـادی بـود؛ ولی با تشکیل حکومت دینی در ایـران و تحقـق توسـعه و پیشـرفت در عرصـه هـای گوناگون آن ، این پرسش مطرح شد که در تبیین نظریـۀ پیشـرفت و تحقـق عینـی آن ، دین چه نقشی دارد؟ فرضیۀ این تحقیق بر این اصل تکیه دارد که دین – که مقصود ایـن تحقیـق ، اسـلام ١١ است - خـود از آغـاز تولـدش نـه تنهـا مـدعی همبسـتگی بـا دنیـا و سـعادت دنیـوی انسان هاست ، بلکه داعیه دار نظریۀ پیشرفت به معنای عام آن (حرکت از وضعیت موجود به سمت وضع بهتر و مطلـوب در عرصـه هـای فـردی و اجتمـاعی همچـون : صـنعتی، کشاورزی، فرهنگی، سیاسی، حقوقی، نظامی) است ؛ لذا خود مبانی، راهکارها، جهات و اهداف پیشرفت را ملحوظ کرده است .
یا شخصی که تعاون و کار جمعی در امور اقتصادی را دینی میانگارد، بـا رغبت بیشتری بدان میپردازد و به تبع آن ، جامعۀ دینی شاهد فعالیت های گسـترده ای از انواع تعاونی خواهد شد؛ همچنین شخص متأله در مسیر پیشرفت خاصـی ماننـد دوری از مسیر انحرافی همچون ربا گام بر میدارد و اصل پیشرفت نه مقصد نهایی، بلکه خود، مسیری برای رسیدن به غایت نهایی، یعنی سعادت اخروی و قرب الهی است ؛ ازایـن رو ممکن است برخی از مبانی مذکور در این مقاله با مبانی عقلی و علوم دیگر چـون علـم سیاست یا اقتصاد مشترک باشد؛ ولی حیثیت هـر کـدام متفـاوت اسـت ، چراکـه مبنـای کلامیانگاری یک مبنا از یک نوع پشتیبانی اعتقادی و به تعبیری توصیۀ دینـی حکایـت می کند که علوم دیگر فاقد آن اند."