Abstract:
نوستالژی یا دلتنگی برای گذشته، حالتی است روانی که به صورت ناخودآگاه در فرد آشکار و تبدیل به یک اندیشه میشود. در زمینهی ادبیات، این حالت برای شاعر یا نویسنده ای رخ میدهد که پیرو انگیزشهای فردی و اوضاع اجتماعی - سیاسی، دچار احساس دلزدگی از زمان حاضر میشود و اندیشهی بازگشت به گذشته و خاطرات شیرینش را در سر میپروراند و سپس شعر و یا نوشتهی خود را آمیخته با فضایی غمانگیز مینماید. احمد عبد المعطی حجازی و نادر نادرپور به عنوان دو شاعر پرآوازهی ادبیات معاصر عربی و فارسی و پرچمدار مکتب ادبی رمانتیسم، با توجه به شرایط فردی و اجتماعی زمانهی خود و با گریز از آن زمان، بخش عمدهی شعرشان را آمیخته با غصه، حسرت و دلتنگی برای گذشته نمودهاند. نگارندگان در این پژوهش، با مطالعهی توصیفی و تحلیلی دفترهای شعری این دو شاعر، و با استناد به مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی، به بررسی و مقایسهی چگونگی نمود این اندیشهی شعری در شعر این دو شاعر پرداختهاند. برخی از نتایج نشان داد که این دو شاعر، در مضامین نوستالژیکی، دوری از سرزمین، کودکی، معشوق، خانواده، آشنایان و آیندهی آرمانی اشتراک دارند. همچنین ثابت شد که نوستالژی، سبک شعری دو شاعر را در عناصر تکرار، موسیقی، و اسلوب استفهام، تحت تأثیر قرار داده است.
Machine summary:
در زمینهی ادبیات، این حالت برای شاعر یا نویسنده ای رخ میدهد که پیرو انگیزشهای فردی و اوضاع اجتماعی - سیاسی، دچار احساس دلزدگی از زمان حاضر میشود و اندیشهی بازگشت به گذشته و خاطرات شیرینش را در سر میپروراند و سپس شعر و یا نوشتهی خود را آمیخته با فضایی غمانگیز مینماید.
احمد عبد المعطی حجازی و نادر نادرپور به عنوان دو شاعر پرآوازهی ادبیات معاصر عربی و فارسی و پرچمدار مکتب ادبی رمانتیسم، با توجه به شرایط فردی و اجتماعی زمانهی خود و با گریز از آن زمان، بخش عمدهی شعرشان را آمیخته با غصه، حسرت و دلتنگی برای گذشته نمودهاند.
(عشری زاید، 2008) عزالدین اسماعیل نیز در کتاب «الشعر العربی المعاصر، قضایاه وظواهره الفنیة والمعنویة» همچون عشری زاید برای بیان ویژگیهای شعر معاصر از جمله موسیقی، از اشعار حجازی بسیار بهره برده و آنها را به خوبی در راستای این هدف شرح و بسط داده است.
یکی از مهمترین سرودههای حجازی که به نحو تاثیرگذاری گویای دلتنگیاش برای روستایش است، سرودهی «سلة لیمون» است؛ شاعر در این سروده به زیبایی هرچه تمام و با تصویرگری خلاق، کودک روستایی را به تصویر میکشد که با سبدی از لیمو به شهر سفر کرده تا با فروش آنها نان به خانه آورد؛ حجازی با یادآوری آن طفل و سبد لیمویش، بسیار دلتنگ روستایش و سادگی مردمانش میگردد: «سلة لیمون!/ تحت شعاع الشمس المسنون/ وقعت فیها عینی/ فتذکرت القریة!» (حجازی، 1982: 127).
3. احمد عبدالمعطی حجازی و نادر نادرپور، دو شاعر نامور ادبیات معاصر عربی و فارسی، تمامی اصول و معتقدات مکتب رمانتیسم را در شعر خود وارد کرده و به تبع این مکتب نیز شعرشان را نیز سرشار از مضمون نوستالژی کردهاند.