Abstract:
شیعیان، با وجود دفاع معقول و منظم از شریعت اسلام و پایبندی به اصول و ارزشهای آن، گاه از جانب مخالفان، بهویژه برخی از اهلسنت، در معرض تهدید و اتهامات گوناگون قرار میگرفتند. یکی از مهمترین این اتهامات، انتساب آنان به زندقه بود که به مثابه ابزاری از جانب دشمنان برای حذف شیعیان بهکار میرفت.زندقه از جریانهای پیش از اسلام در ایران بود که در عصر اول عباسیان گسترش یافت و خلفا، گروهها و شخصیتهای مختلف، از آن به مثابه ابزاری برای از بین بردن مخالفان استفاده کردند و افراد بسیاری به این اتهام سرکوب شدند که شیعیان هم از جملة آنان بودند.رقابتهای فرقهای و ناتوانی مخالفان در برابر شیعیان، مهمترین دلیل این اتهامافکنی بود. البته در کنار آن باید از رفتار و اعتقادات برخی فرقههای منسوب به تشیع، مانند غالیان، صوفیان و قرامطه هم یاد کرد. عقاید و باورهای ایشان، که در بسیاری از موارد با مخالفت شیعیان هم مواجه میشد، دستاویز مخالفان قرار میگرفت نه تنها این گروهها، بلکه همة شیعیان، به این بهانه متهم به کفر و زندقه میشدند. این نوشتار بر آن است تا دلیل این اتهام را بررسی و تبیین کند و به این پرسش پاسخ دهد که چرا شیعیان گرفتار این اتهام شدند و چرا مخالفان از این اتهام بر ضد شیعیان استفاده کردند؟
Machine summary:
"(سیدمرتضی، 1410ق، ص13) برای تبیین بهتر این نکته و نشان دادن نقش رقابتهای فرقهای در انتساب شیعیان به زندقه، میتوان به شرح حال شیعیانی چون ابوعیسی وراق و ابنراوندی اشاره کرد که از جانب دشمنان خود متهم به زندقه شدند.
نقش تقابلهای فرقهای در اتهام زندقه به شیعیان، بهویژه امامیه، زمانی بیشتر نمایان میشود که میبینیم دشمنان تشیع اعتقادات برخی فرقههای منحرف مثل غالیان را به همة شیعیان نسبت دادهاند؛ چنان که خیاط معتزلی اعتقاد به تجسیم را به همة شیعیان نسبت میدهد و میگوید: این اعتقاد همة رافضیان 1 است؛ مگر عدة کمی که با معتزله همنشین شده و به توحید واقعی اعتقاد پیدا کرده و به همین دلیل از میان شیعه رانده شدهاند.
1 کسانی که دربارة زندقه سخن گفتهاند و غلو را یکی از مظاهر و مصادیق آن شمردهاند، نهتنها مقصودشان فرقههای غالی منتسب به شیعه بوده و به آن تصریح کردهاند، بلکه برخی از دشمنان تشیع نیز آن را دستاویزی مناسب برای حمله به کل شیعه، بهویژه شیعة امامیه قرار داده و با انتساب عقاید غالیان به شیعه (بدون ذکر فرقة غالیة صاحب آن عقیده) به تخریب چهرة شیعیان پرداختهاند؛ چنانکه نویسندة کتاب الفرق المفترقه بین اهل الزیغ والزندقه ضمن آنکه در تعریف شیعه، الفاظی چون رافضی، امامیه و غالیان را در کنار هم قرار میدهد، میگوید: به این جهت به آنها غلات میگویند که در شأن امیرمؤمنان علی( غلو میکنند و بعض اوقات او را خدا، برخی مواقع پیامبر، و در پارهای اوقات او را شریک در پیامبری میدانند."