Abstract:
دوگانه ی عاملیت و ساختار یکی از مباحث پرچالش و بحث برانگیز در حوزه ی علوم اجتماعی است . از سویی بحث تقابل ساختار و ماهیت حکومت و تاثیرات متقابل این دو نیز موضوعی بسیار مهم و پیچیده در حقوق اساسی است که این نوشتار در پی بررسی یکی از وجوه آن یعنی تاثیر ساختارهای حکومتی بر ماهیت نظام سیاسی است . البته این دعواهای دوگانه در علوم دیگر نیز چندان بی سابقه نیست و شاید بتوان ادعا کرد که اساسا مبنای تمام این مباحث در حوزه های مذکور یکی بوده و این از تبعات و ثمرات آن است که در حوزه های مختلف تجلی مییابد. این نوشتار در پی بررسی تاثیر ساختارهای حکومتی بر ماهیت نظام سیاسی از منظر عاملیت و ساختار است تا نشان دهد که چرا هر ماهیت ، محتوا و غایتی، ظرف و ساختار متناسب با خود را طلب میکند و چرا ساختارهای حقوقی در نظام های حکومتی به ظرف هایی بیطرف و بیاثر نمیمانند و باید متناسب با محتوا و ماهیت خود شکل بگیرند و از رهگذر واکاوی این موضوع ، برخی از اقتضائات و الزامات ساختاری مطلوب در نظام جمهوری اسلامی ایران را تحلیل و بررسی کند.
The dichotomy of agency and structure is one of the most challenging and controversial topics in the field of social sciences. The Contrast and the interaction between the structure and substance of government are critical and complex issues in constitutional law. This article seeks to examine one aspect of the effect of government’s structure on the nature of the political system from the perspective of agency and structure. However، this dichotomy is not unprecedented in other sciences، it may be argued that the basis of all these discussions have a common root source but the consequences are evident in various areas.
The main purpose of this paper is to investigate that why any substance، content and goal needs its own suit structure and also، why legal structures and governmental systems are not resembling neutral and ineffective containers and must be formed appropriately to their content. Through analysis of this major issue، some of the demands and requirements of the desired governmental structure of the Islamic Republic of Iran will be examined.
Machine summary:
دوگانه ی عاملیت و ساختار از مباحث مهم و بحث برانگیز در حوزه ی علوم اجتماعی و جامعه شناسی است که علمای این رشته در مورد آن بسیار سخن رانده اند و راقم این سطور با ادبیات فربهی در این خصوص مواجه است و برای اینکه از موضوع اصلی نوشتار دور نیفتد، باید به اختصار و به اندازه ی نیاز و کفایت از این ادبیات وسیع ، تحفه برگیرد و پیش رود تا مدعای خویش را ثابت کند.
همچنین با اینکه در خصوص دعوای دوگانه ی عاملیت و ساختار، قلم فرساییهای فراوانی صورت گرفته ، رویکرد غالب آن ها عموما ناظر بر حوزه ی علوم اجتماعی و جامعه شناسی بوده است و با رویکرد حقوق عمومی به طور عام و در موضوع مورد نظر این نوشتار یعنی تأثیر ساختارهای حکومتی بر ماهیت نظام سیاسی به طور خاص ، تحقیق مستقلی انجام نگرفته است .
در این نوشتار، ابتدا مفهوم شناسی ساختار و ماهیت مورد توجه قرار میگیرد و پس از زدودن غبار ابهام از مفاهیم مذکور و روشن شدن معنای کلیدواژه های اصلی، به تبیین رویکردهای سه گانه ی عاملیت گرایی، ساختارگرایی و تلفیقی متناسب با موضوع این نوشتار پرداخته میشود و در نهایت نیز تأثیر ساختارها در نظام سیاسی ایران با ارائه ی نمونه هایی بررسی و تحلیل می شود.
از منظر جامعه شناسی سیاسی، معیارهای جامعه شناختی تقسیم بندی رژیم های سیاسی به رابطه ی میان دولت و جامعه نظر دارد که از این لحاظ دو معیار قابل تشخیص است : یکی نحوه ی اعمال قدرت حکومتی که ساخت (ساختار) قدرت سیاسی را تشکیل میدهد و دیگری میزان اعمال قدرت حکومتی یا تلاش برای ایجاد دگرگونیهای اجتماعی و اقتصادی (بشیریه ، ١٣٧٧: ٢٩٨).