Abstract:
سازمان های غیردولتی آفریقایی با حمایت اتحادیة آفریقا و برخی سازمان های بین المللی تلاش خود را در دهة اخیر افز یش داده ، درصددند در الگوی جدید توسعه ، کارآیی و کارآمدی ، پاسخگویی ، شفافیت ، نهادینه ساختن تنوع و تکثر و نظم را ارائه دهند و به تدریج مردم سالاری و شایسته پروری را در مردم نهادینه کنند. در دو دهة اخیر، جوامع آفریقایی با پذیرش شیوة تعدد احزاب و کاسته شدن از هیجان های قبیله گرایی اوایل دوران استقلال ، غیرایدئولوژیک شدن جوامع و مسلط شدن گفتمان ، ضرورت پیشرفت و توسعه ، و جایگزی ی تدریجی مردم سالاری ، شاهد نوعی خردمحوری در امور دولتی ، اقتصادی و سیاسی بوده است که راه را برای حضور نخبگان و افراد شایسته هموار می سازد. در دو دهة پس از نود، جوامع مدنی آفریقایی به رغم محدودیت ها و وجود کانون های مقاومت ، از رشد، تنوع و پویایی نسبتا چشمگیری برخوردار شده و راه پیشرفت را، به کندی اما پیوسته ، طی کرده اند؛ اگرچه علی رغم شکل گرفتن و رشد سازمان های غیردولتی و جوامع مدنی در آفریقا، هنوز شهرنشی ی و مردم سالاری نهادینه نشده و چه بسا آن آتش آگاهی به اندک باد مخالفی فرو کاسته ، به سردی گراید. در ین امر، علاوه بر بی مهری سیاستمداران ، باید به بی توجهی و بی علاقگی روشنفکران آفریقایی به ارائة راه حل های موردی برای مشکلات و علاقة آن ها به مهاجرت از قاره ، سستی در تولید ادبیات مناسب ، نبود امکان دسترسی و مبادلة آزاد اطلاعات در جوامع آفریقایی و ضعف تئوریک تلاشگران جوامع مدنی و برخی وابستگی ها به دنیای غرب اشاره کرد.
Machine summary:
"همچنین محرومیت جوانان و به ویژه دختران از آموزش ، بهداشت ، حقوق عادلانه و امکانات اقتصادی هنوز مرتفع نشده است و آن ها از این کمبودها زیان بسیار می بینند (١٩ :١٩٩٣ ,Mazrui)؛ از این رو، می توان ادعا کرد بیشترین توجه سازمان های غیردولتی آفریقا به زنان و جوانان و بهبود شرایط آن ها به عنوان اقشار مؤثر در این قاره معطوف است و در این مقاله نیز بر این مهم تأکید شده است .
گسترش شهرنشینی و فناوری های نوین ارتباطی موجب آگاه شدن مردم از میزان محرومیت خود و افزایش مطالبات آن ها از حکومت و حتی اطرافیان گردید؛ از این رو، موضوع بهبود شرایط و جایگاه مردم در اذهان عموم و سیاستمداران قوت گرفت و اقداماتی در این زمینه صورت پذیرفت ؛ از جمله به دلیل بازپالایی جایگاه مردم و جوانان در آفریقا و بازگرداندن حقوق آن ها، در دهه های اخیر، دولت ها، نهادهای علمی ، فرهنگی و دینی به این امر اهتمام نمودند و سازمان های متعددی در آن زمینه شروع به کار کردند.
البته در یک سدة اخیر، مشارکت ادیان در امور زندگی مردم ، به ویژه آیین اسلام در مبارزة ملی گر یانه ، کمک به وحدت ملی و تشویق قبایل برای مبارزه با استعمارگران ، تأسیس نهادهای دینی و مؤسسات عام المنفعه ، تلاش برای ارتقای آموزش و بهداشت عمومی ، حضور گسترده در امور اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی تأثیر فراوانی در افزایش نفوذ دینی در آفریقا داشته است ؛ به نحوی که سیاستمداران نیز علی رغم نداشتن اعتقاد قلبی به مسائل دینی درصدد برآمدند با استفاده از احساسات دینی مردم و معرفی خود به عنوان مدافع دین و احکام اسلامی به اهداف خود برسند و از این امر سود نیز بردند."