Abstract:
بررسی حالت نحوی ضمیر مستتر همواره یکی از چالش های نظریه زبان از آغــاز کــار دســتور زایشــی تــاکنون بــوده اســت . دســتوریان حاکمیــت و مرجع گزینی، این مقوله تهی را بر اساس قضیه ضمیر مستتر، بـدون حالـت نحوی انگاشتند. اما فقدان حالت ، و نیز اتکـا بـه مفهـوم حاکمیـت ، ضـمیر مستتر را متفاوت از هر عنصر اسمی دیگر میکرد. به منظـور پرهیـز از ایـن وضع ، فرضیه حالت تهی در آغاز کار برنامه کمینه گرا این عنصر را دارای حالت نحوی تهی دانست که آن را با هسـته زمـان واقـع در بنـد مـتمم در ساخت های کنترلی ناخودایستا بازبینی میکنـد. فقـدان محتـوای ایـن نـوع نگرش به حالت ، هم از نگاه نظری و هـم از دیـد تجربـی مـورد نقـد قـرار گرفت . سرانجام استدلال شد که چنانچه ضمیر مسـتتر بتوانـد حـالتی را از خود بروز دهد، آن گاه همچون دیگر عناصر اسـمی آشـکار، دارای یـک حالت نحوی متعـارف خواهـد بـود. بـر ایـن پایـه ، کـاوش کنـونی تـلاش
میکند به نقد و بررسی دیدگاه های پیشین دستوریان دربارة حالت ضـمیر مستتر پرداخته و نشان دهد این عنصـر پنهـان دارای یـک حالـت متعـارف ساختاری است که آن را با هسته زمان بنـد مـتمم در سـاخت هـای کنتـرل خودایستای التزامی بازبینی میکند.
Machine summary:
بـر ایـن پایـه ، کـاوش کنـونی تـلاش میکند به نقد و بررسی دیدگاه های پیشین دستوریان دربارة حالت ضـمیر مستتر پرداخته و نشان دهد این عنصـر پنهـان دارای یـک حالـت متعـارف ساختاری است که آن را با هستۀ زمان بنـد مـتمم در سـاخت هـای کنتـرل خودایستای التزامی بازبینی میکند.
٢. نگرش نظریه های نحوی به حالت نحوی ضمیر مستتر در طول تاریخ زبان شناسی زایشی ، بحث دربارة ضمیر مسـتتر و مباحـث ناشـی از آن ، ماننـد حالت نحوی این عنصر، حجـم قابـل تـوجهی از مباحـث نظـری را بـه خـود اختصـاص داده 1 Null Case Hypothesis 2 Lasnik 3 Martin 4 Landau 5 Sigurðsson است ، به گونه ای که در دوران شکل گیری و اوج نظریۀ حاکمیـت و مرجـع گزینـی ، بررسـی ضمیر مستتر در چارچوب یک نظریۀ فرعی با نام نظریۀ کنترل در میان مجموعه نظریـه هـای حاکمیت و مرجع گزینی قرار گرفت .
به عنوان نمونه ، ترزی ٣ (١٩٩٧) بر این باور اسـت که جایگاه فاعلی در بندهای التزامی در زبان یونانی توسط ضمیر مستتر پـر شـده اسـت کـه 1 Baltin 2 Barrett 3 Terzi دارای حالت نحوی تهی است .
باید اذعان کرد که ایـن سـازوکار، ضـمیر مسـتتر را یـک عنصر استثنایی در دستور زبان می پندارد چرا که فرضیۀ حالت تهی تنها برای توزیـع نحـوی ضمیر مستتر به کار گرفته شده است ، به گونه ای که هیچ کدام از گـروه هـای حـرف تعریـف واژگانی و آشکار دیگر دارای حالت نحوی تهی نیستند.