Abstract:
چکیده ناحیه ی هورامان در غرب کردستان از سده ی4ق تا پایان سدۀ 12ق توسط حکام محلی این ناحیه و تحت نظارت مستقیم حکومت مرکزی ایران اداره میشده است. با شروع سدۀ 13ق شاهان قاجار بیتوجه به این مسأله ی و همچنین اختلافات قومی حاکمان هورامان با والیان اردلان کردستان، در پی واگذاری کامل هورامان به والیان اردلان برآمدند که این مسأله باعث شکلگیری شورش هورامان در دورۀ ناصری شد. روابط حاکمان این ناحیه با والیان اردلان، حکومت مرکزی قاجار و دولت عثمانی نیازمند تحلیل و بررسی است. پرسشی که این مقاله حول محور آن شکل گرفته، این است که چه علل و عواملی سبب شکلگیری این شورش شد و چه پیامدها و نتایجی در پی داشت؟ این پژوهش بیشتر با تکیه بر اسناد و روزنامههای دورۀ قاجار و با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی، سعی در روشن کردن این مسأله دارد که چگونه با وجود تبعیت کامل حکام هورامان از حکومت مرکزی ایران پیش از دورۀ قاجار، در این دوره شرایطی فراهم شد که سرانجام آن شورشی بود که علاوه بر هزینههای گزاف برای والیان اردلان و دولت مرکزی قاجار، توانست به عنوان یکی از علل مهم در سقوط حکومت اردلانها و دخالت دوباره دولت عثمانی در مسألۀ مرزها به نفع خود، نقش بازی کند.
Machine summary:
این پژوهش بیشتر با تکیه بر اسناد و روزنامه های دورة قاجار و با استفاده از روش توصـیفی- تحلیلـی، سـعی در روشـن کـردن ایـن مســئله دارد کــه چگونــه بــاوجود تبعیــت کامــل حکــام هورامــان از حکومت مرکزی ایران پـیش از دورة قاجـار، در ایـن دوره شـرایطی فراهم شد که منجـر بـه ظهـور شورشـی مهـم گردیـد؛ شورشـی کـه علاوه بـر هزینـه هـای گـزاف بـرای والیـان اردلان و دولـت مرکـزی قاجـار، توانسـت بـه عنـوان یکـی از علـل مهـم در سـقوط حکومـت اردلان ها و دخالت دوبارة دولت عثمانی در مسئلۀ مرزها به نفع خود، ایفای نقش کند.
حال ، سؤالی که پیش می آید این است : چه علل و عـواملی سـبب شـکل گیـری شـورش هورامان شد و این شورش چه پیامدهایی برای حاکمـان محلـی ، والیـان کردسـتان و دولـت قاجار داشت ؟ مسئله زمانی اهمیت پیدا می کند که بدانیم پس از شکست شورش هورامان و با فرار بخشی عمده ای از تفنگچی های هورامی به خاک شهرزور، دولت عثمانی سعی کـرد تا با استفاده از این موقعیت و چاپ و انتشار اخبار این شورش به زبان هـای ترکـی و بـه ویـژه فرانسوی برای آگاهی دولت های غربی ، ضمن فشار بر دولت قاجار، شرایطی را فراهم کنـد تا بتواند تغییری در مرزهای دو کشور به نفع خود ایجاد نماید و بخش هایی از سـرزمین هـای ازدست رفته را پس بگیرد.
درنتیجه ، والی نیر از هورامان به مریوان رفت و در قلعۀ آن شـهر بـا پاشـای سـلیمانیه و سـرحدداران دولـت عثمـانی راجـع بـه وقـایع پـیش آمـده و بازگرداندن تعدادی از فراریـان هورامـان مـذاکره کـرد (اردلان ، ٢٠٠٥: ٢٨٦؛ وقـایع نگـار کردستانی ، ١٣٨٤: ١٣٢)؛ اما ناچار شد شفاعت متصرف سلیمانیه (عزیزآقا) و نقیب الاشراف را قبول کند و حسن سلطان و محمدسعیدسلطان را دوباره بـه حکومـت هورامـان تخـت و لهون بازگرداند (مردوخ ، ١٣٥١: ٢/ ١٧٦).