Abstract:
یکی از اقدامات مهم شاه عباس اول صفوی (سلطنت 1038- 995 هـ.ق) که در تقویت بنیان های قدرت سلطنت در زمان وی موثر بود تغییراتی است که وی در وضعیت قشون به منظور پایه گذاری یک نیروی قابل اتکاء برای دولت خود و گذر از ساختار نظامی پیشین که ساختاری ایلی و عشیره ای بود، پدید آورد. تنش های موجود میان امرای ایلات و رقابت و افزون طلبی آن ها در عرصه ی سیاسی و پیامدهای ناگواری که در پی داشت، ضرورت این تغییرات را از جانب شاه عباس حتمی کرد و با ایجاد ارتش جدید در زمان خویش به ثبات اجتماعی و تقویت پایه های حکومت صفویه کمک کرد. بر این مبنا، مقاله ی حاضر نگرشی دارد به سازمان سپاه در عصر شاه عباس اول و ضمن بررسی ساختار و ارکان اصلی آن، به تغییراتی که شاه عباس در وضعیت قبایلی قشون و پایه گذاری ارتش شاهی (در سده ی یازدهم هجری قمری) پدید آورد می پردازد. این پژوهش از نوع پژوهش تاریخی و به شیوه ی کتابخانه ای با استناد به منابع تاریخی به روش تحلیلی- توصیفی، سامان یافته است.
One of the important accomplishments of Shah Abbas Safavid I (995-1038 A.H) which strengthened the foundations of his ruling power during his time initiated from his attempt to put fundamental changes concerning the enhancement of the military forces in order to establish a reliable military power supporting his government and so let him pass by the traditional military structure; a structure that followed a tribal pattern. Serious disputes among tribe commanders who compete for gaining higher political positions along with the undesired consequences of which، made the king (Shah) certain about inevitable changes، as a result، he could establish a new army through which Shah Abbas could stabilize peace and security in the country. In this way، he succeeded to make the Safavids unshakable. Accordingly، this essay aims at an overviews of Army organization during the ruling period of Shah Abbas I. while having a look at its main foundations and structure the essay deals with the changes Shah Abbas undertook about the traditional patterns of military forces and their substitution with the kingly arm. The research is history- based، and carried out with the aid of library sources and is accomplished under the analytical- descriptive method
Machine summary:
ق ) کـه در تقويت بنيان هاي قدرت سلطنت در زمان وي مؤثر بود تغييراتي است کـه وي در وضـعيت قشون به منظور پايه گذاري يک نيروي قابل اتکـاء بـراي دولـت خـود و گـذر از سـاختار نظامي پيشين که ساختاري ايلي و عشيره اي بود، پديد آورد.
واژه هاي کليدي : شاه عباس ، سازمان نظامي، ارتش جديد، مناصب ، وظايف مقدمه در عصر صفويه در هرم اصلي قـدرت ، چنـد دسـته رجـال حـاکم وجـود داشـت کـه اطرافيان و نزديکان شاه را تشکيل ميدادند و اکثر مناصب دولتـي ماننـد وزارت ، حکومـت ايالات بزرگ و مناصب بالاي قشوني را در اختيار داشتند؛ يک دسته از اين عناصـر اصـلي، امراء ايلات و فرماندهان نظامي بودند که حتميترين تکيه گاه شاهان صفوي بودند.
ميدانيم که نهاد نظامي صفويه ، از ساختاري قبيله اي به وضـعيت ارتـش جديـد يـا ارتش شاهي تغيير پيدا کرد و سرانجام در اثر نابساماني و ضعف پديد آمده در پيکـره ي آن در عصر حاکميت جانشينان شاه عباس که نسل تربيت شده ي حرم سرا بودند و سررشـته ي لازم را در امور نظامي نداشتند، کارکرد اصلي خود را از دست داده و نتوانسـت از عهـده ي 1 حيات اين سلسله در برابر مشکلات فراروي خود برآيد.
هدف اصلي در اين مقاله نگرشي اجمالي بر سازمان سپاه در عصـر شـاه عبـاس اول و تأثير اصلاحات نظامي او در ايجاد ساختار جديد قشون است که با کارآمـد کـردن آن ، هـم بنيان قدرت اشرافيت قزلباشي را متزلزل کرد و هم با پيروزيهاي چشم گير نظامي در برابر همسايگان (عثماني، اوزبکان و گورکانيان هند) و براندازي حکومت هاي محلي و سرکوب شورش هاي داخلي توانست موقعيت سلطنت را بالا برده و حاکميت قدرت مندي را ايجاد کند.