Abstract:
زیبایی پرستی در عرفان اسلامی، همواره یکی از موضوعات چالش برانگیز بوده است که از سویی پیروان مکتب جمال با رویکردی هنجارشکنانه کوشیده اند، با به کارگیری واژگان رمزی مخالف شریعت مانند: «رند»، «قلاّش »، «نظرباز»، «عاشق »، «بت »، «ساقی» و... به مقابله با ریاکاران و دین فروشان برخیزند. از سوی دیگر برخی بدون آگاهی درست از اندیشه عارفان ، به قلم فرسایی دربارة عرفان پرداخته و کتاب و مقالات بسیاری در این باره نوشته اند که یا یکسر بر جمال پرستان تاخته اند یا مایه سرگشتگی مخاطبان شده اند. بهترین منبع برای فهم اندیشه زیبایی پرستی عرفا، همانا زبان خود آنها در آثارشان میباشد. این زبان همانا «زبان عشق » است که در زبان عرفای راستین جلوه نموده و معنای حقیقی و مجازی روشن میشود.
Machine summary:
com این پژوهش در پی آن است تا با تعریف عشق و پیوند آن با زیبایی و بیـان ویژگـیهـای درونی و بالابرندگی آن ، کارکرد سازندة عشق را در رویکرد حقیقـت جویانـۀ نگـرش عرفـای زیبایی پرست و پیروان «مکتـب جمـال » در سـاختار عشـق مجـازی بازنمایـد، و مرزبنـد سودجویان شهوت پرست را از عارفان راستین بازشناساند، و پاسـخ دهـد، کـه آیـا مـ تـوان عشق را به عنوان راهکاری برای رهایی و رسیدن به حقیقـت پـذیرفت ؟ و چگونـه مـ تـوان عشق مجازی را پلی برای رسیدن به عشق حقیقی یا به تعبیری: «المجاز قنطرة الحقیقـۀ » دانست ؟ و کارکرد زیبایی در عشق چیست ؟ عشق جان مایۀ آفرینش هستی و چاشنی وجود آدمی است کـه او را بـه همـۀ آفریـده هـا برتری داده است .
دیگـران ، همـه نامحرم و از دیدن اسرار نهانی بیبهره اند، «ملک و عقل و مدعی» را در آن راه نیست ، و تنهـا عاشق است که چشم رازبین و راه بین دارد، و در جست وجوی حقیقت است : در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد جلوه ایکرد رخت دید ملک عشق نداشت عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد (حافظ ، ١٣٦٨: ١٧٦) پیش تر از خلقت انگورها خورده میها و نموده شورها (مولوی، ١٣٧٢: دفتر٢، ١٧) همه عمر برندارم سرازاین خمارمستی که هنوزمن نبودم که تودردلم نشستی تونه مثل آفتابی که حضورو غیبت افتد دگران روند و آیند وتوهم چنان که هستی (سعدی، ١٣٤٠: ٥٧٦) عاشق بیقرار و شیدا، در رسیدن به معشوق ، غوغا در جهان میافکند، و در هجران مـی - سوزد.