Abstract:
«مقامات حریری» و «مقامات حمیدی» از جمله کتابهای نثر فنی و متکلف در دو زبان عربی و فارسی هستند که در این پژوهش «داستان سمرقندیه» در هر دو اثر، از جهت ویژگیهای داستانپردازی، چون پیرنگ، ساختار، بنمایه، زاویه دید، صدا، زمان و مکان، توصیف، لحن، گفتوگو، شخصیتپردازی و درونمایه، مورد بررسی قرار گرفته و وجوه اشتراک و افتراق این داستانها بیان شده است. داستان سمرقند در «مقامات حریری» درباره پیر رندی است که در روز، به وعظ مردم میپردازد و در پی جلب وجهه مذهبی در میان مردم است اما هنگام شب، تمام آنچه در روز، جماعت را بدان میخوانده نقض میکند. در داستان سمرقند «مقامات حریری» نیز پیری رند را مشاهده میکنیم که ابتدا از خست مردم سمرقند به تندی سخن میگوید ولی به مصلحت وقت، تغییر رویه داده، به ستایش سمرقند و اهالی آن میپردازد. شباهتهایی که بین این دو مقامه وجود دارد بیانگر آن است که قاضی حمیدالدین در تألیف اثرش، به کتاب فاخر «مقامات حریری» نظر داشته و از آن به طرق مختلف بهره گرفته است.
Machine summary:
بررسی تطبیقی عناصر داستان سمرقند در مقامات حریری و مقامات حمیدی تاریخ دریافت: 3/9/94 محمدرضا نجاریان 1 تاریخ پذیرش: 15/2/95 زهرا کریمزاده شوشترینژاد 2 شیما فرجیفر 3 چکیده «مقامات حریری» و «مقامات حمیدی» از جمله کتابهای نثر فنی و متکلف در دو زبان عربی و فارسی هستند که در این پژوهش «داستان سمرقندیه» در هر دو اثر، از جهت ویژگیهای داستانپردازی، چون پیرنگ، ساختار، بنمایه، زاویه دید، صدا، زمان و مکان، توصیف، لحن، گفتوگو، شخصیتپردازی و درونمایه، مورد بررسی قرار گرفته و وجوه اشتراک و افتراق این داستانها بیان شده است.
حریری و قاضی حمیدالدین، در مقامههای مورد برررسی، برای مجموع حوادث آن، مراحلی قائل شدهاند؛ هدف هر دو نویسنده از نقل این داستانها، بیان رندی یک واعظ سمرقندی است که به شکلی منسجم، پیش روی خواننده قرار میگیرد؛ در «مقامات حریری» داستان با مقدمهچینیهایی برای سفر تجاری راوی آغاز میشود: «استبضعت فی بعض أسفاری القند وقصدت به سمرقند»(حریری، [بی¬تا]: 286) یعنی: «بضاعت گرفتم در برخی سفرهای من، شکرقند و قصد کرده بودم به آن به سمرقند»(رواقی، 1365ش: 193) سپس با برجستهسازی سخنان واعظی در مسجد سمرقند و جملاتی پی در پی از زبان این شخص، داستان جلو میرود؛ در ادامه، شگفتی راوی از قرائت خطبهای بدون نقطه از جانب واعظ، کنجکاوی او را برای شناسایی خطیب برمیانگیزاند: «فلما رأیت الخطبة نخبة بلاسقط وعروسا بغیر نقط دعانی الاعجاب بنمطها العجیب إلی استجلاء وجه الخطیب»(حریری، بی¬تا: 292) یعنی: «هنگامی که آن خطبه را برگزیدهای بدون اشتباه و عروسی بدون نقطه یافتم، شگفتزده آن خطبه با شیوهای عجیب، مرا به این سوق داد که در صدد کشف و جستوجوی صورت آن خطیب برآیم»(گلشاهی، 1389ش: 269) آنگاه با شناسایی آن فرد به عنوان صاحب مقامات، حریری در داستان گرهافکنی میکند؛ «گرهافکنی، خصوصیات شخصیتها و جزئیات وضعیت و موقعیتهایی است که خط اصلی پیرنگ را دگرگون میکند و شخصیت اصلی را در برابر نیروهای دیگر قرار میدهد و عامل کشمکش را به وجود میآورد؛ کشمکش، تقابل دو نیرو یا دو شخصیت است که بنیاد حوادث را میریزد»(میرصادقی، 1376ش: 72).