Abstract:
مهدی اخوان ثالث علاوه بر اشعار و تحقیقات ادبی، خودآزماییهایی هم در داستاننویسی دارد که از آنها به «ناپرهیزی» تعبیر نمودهاست. این داستانها، هرکدام مؤلفهها و شناسههایی دارند. درنگ بر زبان و محتوای آنها، ضمن تبیین چندوچون هنر داستاننویسی و تعریف تعلیق و شخصیتپردازی، از دیالوگی که در ابواب اندیشگی و زبانی میان داستانها و شعرهای وی برقرار شدهاست پرده برمیدارد. همچنین هرکدام از آنها را میتوان در ساحتهای گوناگون بررسی کرد. در جنب داستانها، مقدمة اخوان ثالث بر درخت پیر و جنگل نیز به قدر خود دربارۀ نگرش او به مدرنیسم داستانی محل تأمل است که بررسیدن آن با برخی مسائل دیگر، خود از سرگردانی روشنفکری ایرانی در میان سنت و مدرنیته خبر میدهد. درنهایت آنکه با وجود قدر و قربی که میشود برای داستانهای اخوان ثالث در نظر گرفت، باید پذیرفت که اخوان ثالث صرفا با این داستانها صرفنظر از شعرها و برخی از نوشتههای تحقیقی، با اخوان ثالثی که میشناسیم و میستاییم، قابل مقایسه نیست.
Machine summary:
با این همه داستان های اخوان ثالث نه چنان اند که از حدی از هنر داسـتان نویسـی بی بهره بوده باشند و بـه خوانـدن نیرزنـد؛ امـا اعتبـار اخـوان ثالـث نخسـت از همـه بـه شعرهایش است و سپس و با فاصله ای که میانشان باید رعایت شود، به برخی نوشته هـای تحقیقی اش ، خاصه درباب تئوریزه کردن شعر نیمایی .
هرچند در فرهنگ داسـتاننویسـان ایـران، حسـن میرعابـدینی (١٣٨٣) جایی هم به اخـوان ثالـث داسـتان نـویس اختصـاص داده شـده اسـت امـا در صـد سـال داستاننویسی ایران میرعابدینی ، در حدود ده دفعه ای که از اخوان ثالث سخنی به میـان آمده ، باز توجهی به این جنبه از کار وی نشده است و جز آنکه بتوانیم نظر میرعابدینی در دلبستگی اخوان ثالث شاعر به تعالیم اندیشمندان ایران باستان چـون زردشـت و مـزدک (میرعابدینی ، ١٣٨٣: ١/ ٤٠٧) در دورة ادبیات بیداری و به خودآیی سال های ١٣٤٠ تـا ١٣٥٧ را به داستان درخت پیر و جنگل اخوان ثالث تسری بدهیم ، طرفی دیگـر از آن کتـاب در ارتباط با موضوع این جستار نمی توانیم ببندیم .
واردشدن یـک امنیـه در داسـتان ، کـه مـأمور نظـامی حکومـت در بیابان ها و روستاهاست و وی نیز به همین سـنخ انجـام وظیفـه در حـوزة خـدمتی خـود مشغول است و نویسنده علاوه بر توصیف صریح و بی واسطه ، در ضمن دیالوگ های وی با آژدان به گونه ای دیگر پتة خوی و خیم منحط و منحرف ایـن دو را روی آب مـی انـدازد، راهکاری است برای آنکه اخوان ثالث نگرة خود را مبنی بر اینکه این قبیل انجـام وظیفـه مختص آژدان داستان نیست ، بیان دارد.