Abstract:
فمینیسم اسلامی مفهوم و جریانی است که متأثر از جریان غربی فمینیسم در دهههای اخیر در کشورهای اسلامی، ازجمله ایران رواج یافته است؛ بهگونهای که بیشتر مدافعان حقوق زنان در این کشورها خود را فمینیست مسلمان معرفی میکنند و تلاش مینمایند با نگاهی جدید به آموزههای دینی و سنتهای رایج، تفسیری خاص از آن را ترویج نمایند. مهمترین مبانی فکری فمینیسم اسلامی عبارتند از: اومانیسم اسلامی، عدالت عرفی، تأکید بر مساوات، آزادی و فردگرایی، تقدم جامعهگرایی بر خانوادهگرایی و تأکید بر مشارکت اجتماعی، تفکیک میان جنس و جنسیت، برابری حقوق زن و مرد. همچنین شاخصههایی که جریان فمینیست مسلمان بر آن تأکید دارد، جداانگاری دینداری و دینمداری، نفی احکام ثابت و نگاه منفی به نقش زنان در خانواده است. آنچه بیش از هر چیز برای نظریهپردازان و طرفداران فمینیسم اسلامی حائز اهمیت بوده، این است که در ظاهر مواجهه و تقابل جدی با دین صورت نپذیرد. آنان با تمسک جستن به منابع دینی - ازجمله قرآن کریم و احادیث - در تلاش بودند تفاسیر عرفگرایانه و مدرنیستی از این منابع ارائه دهند. ازاینرو این نظریهپردازان بر لزوم بهکارگیری شیوههای کلاسیک استنباط احکام شرعی، ازجمله «تفسیر» و «اجتهاد» در راستای احقاق حقوق زنان و ارائه تفاسیر «زنانه» و به دور از «رویکرد مردسالارانه» تأکید میورزند. مقاله حاضر ضمن پرداختن به پیشینه تاریخی و عناصر و گروههای این جریان و مبانی فکری و شاخصههای آن، به نقدهای واردشده بر آن میپردازد.
Islamic feminism and the feminist movement that has influenced the West in recent decades have spread in Muslim countries، including Iran، to such an extent that most supporters of women`s rights introduce themselves as Muslim feminist and try to present a new comment of traditional and original understanding of Islamic teachings in harmony with their claims. The most important foundations of Islamic feminism include Islamic humanism، customary justice، emphasizing on equality، liberty and individualism، the priority of socialism in comparison to family and emphasis on social involvement، separation between sex and gender، equality of men and women. Also the characteristics emphasized by the Muslim feminist movement consist in distinguishing between religiosity and religious-circuit، negating fixed rules and negative view of women's role in family.
The most important aim of the Islamic Feminist advocates and theorists is not to oppose religion seriously. They are trying to provide their norm-oriented and modernist interpretations relying on the religious sources such as Quran and Hadith. Therefore the classical theorists stressed the need to further deduce religious rulings، including commentary and discretion in women's rights and provide interpretations of feminine and away from masculine approach underscored.
This article has studied the group`s history and thought along with critical studies in the field.
Machine summary:
com)"/>حسین عباسیان <FootNote No="92" Text="دانشآموخته کارشناسی ارشد علوم سیاسی تاریخ دریافت: 21/03/1392 تاریخ پذیرش: 17/06/1393"/> چکیده فمینیسم اسلامی مفهوم و جریانی است که متأثر از جریان غربی فمینیسم در دهههای اخیر در کشورهای اسلامی، ازجمله ایران رواج یافته است؛ بهگونهای که بیشتر مدافعان حقوق زنان در این کشورها خود را فمینیست مسلمان معرفی میکنند و تلاش مینمایند با نگاهی جدید به آموزههای دینی و سنتهای رایج، تفسیری خاص از آن را ترویج نمایند.
ازآنجاکه فمینیستها با وجود گرایشهای مختلف در اعتقاد به آرمان برابری با هم مشترکند، ازاینرو مجبورند اسلام و متون دینی آن را بهگونهای تفسیر کنند که با اندیشه آنان سازگاری یابد؛ این همان چیزی است که در نوشتههای فمینیستهای اسلامی نیز به چشم میخورد.
پروفسور مارگارت بدران در مصاحبهای در این زمینه میگوید: «فمینیسم اسلامی یک ایده آگاهسازی است که براساس بازخوانی قرآن و بازآزمایی نوشتههای مذهبی میگوید: مردان و زنان حقوق برابر دارند و از مردم میخواهند که بدان عمل کنند» (جعفری، «رویکرد انتقادی به فمینیسم اسلامی» در: http://feminism.
ورود این گروه به هسته مطالعات زنان، ادبیاتی در دفاع از زنان ایجاد کرد که با انتقاد از دیدگاههای تند فمینیستی (در فردگرایی افراطی و حمله به نهاد خانواده)، برابری زن و مرد را از اهداف دین میشمرد و نابرابریها در احکام شریعت را یا ناشی از سیاست دین در اصلاحات مرحلهای میدانست که از زمان پیامبر اسلام(ص) با هدف حذف تدریجی تفاوتها آغاز و متأسفانه در نیمه راه متوقف مانده است، یا از نگاه مردسالارانه حاکم بر فقه میشمرد.