Abstract:
وجه اشتراک جوامع اسلامی در مواجهه با غرب احساس ناتوانی و عقب ماندگی شدیدی بود که همراه خود چالش های فکری زیادی در عرصه های گوناگون از جمله زنان ایجاد کرد. بطوریکه غالب جریان های روشنفکری به ویژه روزنامه های انتقادی به لزوم تغییر وضع زنان و آگاهی آنان تاکید و خواستار اصلاحات ترقی خواهانه در جامعه و وضعیت اجتماعی زنان شدند. در این بین، روزنامه تجدد طلب ملانصرالدین در طرح و پیگیری مساله ی آزادی و حمایت از حقوق زنان در جوامع اسلامی به ویژه ایران پیشتاز بود. این روزنامه با طرح انتقادی مسائل مربوط به حوزه زنان توسعه جوامع اسلامی را در پیوند با تغییر وضع زنان ارزیابی می کرد. نویسندگان این روزنامه ی انتقادی پیشرو، راه برون رفت از وضعیت سنتی را در مساله ی آموزش و به تبع آن در آگاهی و احقاق حقوق زنان را در گرو توجه به حقوق زنان و تصریح آن در قانون اساسی جوامع اسلامی و لزوم بازنگری در دیدگاه های سنتی و تجدید نظر در مبانی آن و به ویژه خوانش جدید متون مذهبی می دانستند. تحلیل محتوای روزنامه ملانصرالدین، چاپ تفلیس در پنج سال نخست (1328- 1324 ه.ق ) در حوزه مسائل زنان روش مناسبی است که می تواند تصویر روشنی از وضع عمومی زنان ایران و جوامع مسلمان در آغاز قرن بیستم و نخستین گفتمان های انتقادی از وضع زنان به دست دهد.
Machine summary:
قابل ذکر است این آثار عمدتاً محـدود بـه توصـیف و ترسـیم نقش و فعالیت های زنان در انقلاب مشروطه ایران و تک نگـاری هـایی در ایـن بـاره اسـت و مسئلۀ جایگاه و وضعیت زنان در شرق و طرح مباحث دفاع از حقوق زنان و جایگـاه زن در اندیشه نوگرایان مورد توجه قرار نگرفته است ، به ویـژه آنکـه خـلأ قابـل تـوجهی در تحقیـق دربارة روزنامه پرآوازه ملانصرالدین و رویکرد آن به مسئلۀ زنـان وجـود دارد.
با توجه به نقش مهم ملانصرالدین در دفـاع از حقـوق زنـان در شرق این نوشتار درصدد تبیین گفتمـان و رویکـرد ملانصـرالدین بـه مسـئلۀ زنـان و دفـاع از حقوق آنان است و می کوشد با استفاده از روش تحلیل محتوا نشان دهد چـرا ملانصـرالدین زنان و حقوق آنان را به عنوان یک مسئلۀ محوری مورد توجه قرار داد و چه مؤلفـه هـایی از نوگرایی را در باب مسائل زنان و دفاع از حقوق آنان مطرح کرد؟ دفاع از حقوق زنان و نقد دیدگاه های سنّتی به حاشیه راندن زنان ، نتیجه نگاه سّنتی به زنان در شـرق در آغـاز قـرن نـوزدهم بـود.
در نگاه جامعه سّنتی این سؤال مطرح بود که اگر «فاطمه ها و زهراها» به مکتب ها بروند چـه بهـره ای از آن به دست می آورند؟ و آیا غیرت مردان راضی می شود که آنان با «جبر و جغرافیا» سـری کار داشته باشند؟ از نظـر آنـان بـا تحصـیل دختـران کارهـا رو بـه خرابـی مـی رود و جامعـه نمی تواند بپذیرد که زنان به تحصیل بپردازند.