Abstract:
از منظر ابن عربی، نفس مدرک انسان، به واسطه تبعیت و تقلید از حواس و عقل، علم آن به امور اتفاقی است؛ گاه صحیح و گاه اشتباه. محیی الدین معتقد است از میان مدرکات، تنها عقل خطا می کند. و خطا بیشتر در قسم اخیر است. براساس مشاهدات عرفانی حوزه صدق بدیهیات عقلی نیز در همه موقعیت ها و شرایط نیست؛ بلکه در مراتبی از عالم ماورای طبیعت، هیچیک از بدیهیات و ضروریات عقلی ضرورت صدق ندارد. درنتیجه با توجه به اتفاقی بودن علم از طریق عقل و حواس و محدودیت صدق ضروریات عقلی، تنها راه کشف حقیقت، تقلید از خداوند و شهودات قلبی است. در نقد فلسفی دیدگاه وی باید گفت: بدیهیات اولیه تحت هر شرایط و در همه عوالم صادق هستند؛ به گونه ای که قابل اثبات، انکار و تشکیک نیستند. به علاوه، مکاشفات قلبی نیز مصون از خطا نیست و به واسطه کشف و شهود، به هیچوجه، نمیتوان، صحت بدیهیات اولیه و گزاره های عقلانی را مورد تردید قرار داد و تاهنگامیکه حریم کارکرد عقل بدیهی و نظری پاس داشته نشود، کتاب و سنت و یا هیچ امری نمیتواند معیار برای سنجش مکاشفات قرار گیرد.
Machine summary:
بررسی و نقد فلسفی دیدگاه ابنعربی دربارة مبادی برهان و یقین در عالم ماورای طبیعت مجید صادقی حسنآبادی 1 سید مهران طباطبائی** از منظر ابنعربی، نفس مدرک انسان، بهواسطة تبعیت و تقلید از حواس و عقل، علم آن به امور اتفاقی است؛ گاه صحیح و گاه اشتباه.
محییالدین، حوزة کارکرد عقل را تا کجا میدانست و معارف عقلی را چگونه نقد میکند؟ چرا از نظر ابنعربی بدیهیات اولیه همچون اصل علیت و استحاله اجتماع نقیضین در مراتبی از عالم ماورای طبیعت صادق نیست؟ آیا در مقام واقع و حقیقت، بدیهیات اولیه، مانند اصل «استحاله اجتماع نقیضین»، اصل علیت و اصل هوهویت در همة جهانهای ممکن صادق است و یا تنها در عالم طبیعت کارایی دارد؟ آیا نفس، در قلمروی ادراکش، براثر بهرهمندی از حواس و عقل دچار تقلیدی غیرمتقن و آلوده به خطا میشود؟ آیا برطبق اعتقاد ابنعربی میتوان معرفت شهودی و تقلید از خداوند را جایگزین مناسبی برای علم از طریق عقل و حواس دانست؟ اینها پرسشهایی است که در این مقاله به آنها خواهیم پرداخت.
در این مقاله با تبیین محدودة کارکرد بدیهیات اولیه و انکارناپذیر بودن آنها، به نقد نظریة ابنعربی پرداخته خواهد شد و با تبیین رابطة نفس انسان و قوای آن و بررسی علل محفوظ ماندن عقل از خطا و اشتباه، مشخص میشود که پذیرش همة علوم و مکاشفات و...
مبتنی بر قبول صحت بدیهیات اولیه و قواعد عقلی در همة عوالم است و بههیچوجه نمیتوان نقش تعیینکنندة عقل و حواس در کشف حقیقت را بهعلت برخی اشتباهات عارضی، در نظر نگرفت و یا تضعیف نمود؛ در غیر این صورت مبنایی برای پذیرش هیچ اصلی ازجمله شهودات عارفان وجود ندارد.