Abstract:
هدف اصلی این پژوهش ، بررسی سیر تغییر و تطور شخصیت پردازی قهرمانـان در سنت شفاهی عاشیقی ، در فرایند گذار از نوع ادبی حماسی به نـوع ادبـی داسـتان عاشیقی است . از این رو این پرسش مطرح می شود که تغییر و تطور گذار جامعه از موقعیت های مختلف تاریخی ، چگونه در شخصیت پردازی قهرمانان داسـتان هـای ترکی تاثیر داشته است ؟ در این راستا، به داستان عاشیقی اصلی و کرم می پـردازیم که محصول سنت شفاهی عاشیقی ترکی است و در قفقاز، آناتولی ، آسـیای صـغیر، ایران و حتی ارمنستان و گرجستان گسترده شده است . مدعای اصلی بر ایـن امـر استوار است که با مطالعه ی شواهد ادبی این گذار، می توان ردپای تبدیل روحیـه ی جهانگیری ترکان کوچ نشین به زندگی ساده ی روستانشینی یا شهرنـشینی و تغییـر برداشت از زن و خانواده را بازجست . سایر یافته های پـژوهش نـشان مـی دهـد؛ شخصیت شناسی هر یک از این انواع ادبی و مطالعه ی نوع روابط قدرت میان ایـن شخصیت ها تا اندازه ای مـی توانـد بیـانگر ارزش هـای جامعـه ی مخـاطبین اثـر و آفرینندگان آن ها باشد.
This study is aimed at examining the alteration and development process of characterization of heroes and heroines in the Ashik oral tradition through the procedure from epic genre to Ashik tales. Therefore the question of this research is that how alteration and development of society in various historical situations had influenced the characterization of Heroes and heroines of Turkic tales? For answering this question the Ashik tale of “Asli and Karam” has been studied which has emerged from Turkic Ashik oral tradition and spread throughout Caucasia، Anatolia، Asia Minor، Iran and even Armenia and Georgia. By studying literary evidences of this passage، we may discover the literary tracks of conversion of nomad Turks’ spirit of world-seizure into simple ruralist or urbanist and transformation of their understating of woman and family. In addition، studying the characters of each of these literary genres and examining the power relations between them can bespeak values of the work’s target society and its creators.
Machine summary:
٣ در اثر دیگری ، زومتور به شرح رابطه ی ویـژه ی سـنت ادبـی و اصالت آفرینش هنری در قرون وسطی پرداخته و بر این نکته تأکید می کند که هدف او ایـن نیست که سنت ادبی قرون وسطی را به مثابه طرح ثابتی معرفی کند کـه در طـول قـرن هـا تغییری نپذیرفته است ؛ بلکه از نظر او تغییر و تحول همواره وجود داشـته اسـت : «تجدیـد آهسته اشکال سنتی در تمام طول قرون وسطی انجام می پذیرفت ؛ موتیف هـای جدیـد وارد نظام شدند، فنون بلاغی جدیدی ابداع شدند، ترکیب های جسورانه ای مورد آزمـایش قـرار 4 گرفتند و همه ی این ها باهم ، به نوبه خود، وارد سنت می شدند و آن را پربارتر می کردند».
در ادامه پژوهش های صورت گرفته در حوزه ی ادبیات قرون وسـطی ، ادبیـات شـفاهی آفریقا، سیبری و اسلاو، جان میل فولی ، فولکلورشـناس آمریکـایی معاصـر، در راسـتای تبیین بوطیقای جدیدی برای آثار متعلق به سنت شفاهی به مطالعه ی آثار هومر پرداخـت و به این منظور مفهوم جدید مرجعیت سنتی (traditional referentiality) را ابداع کرد که در سال های اخیر مورد توجه متخصصان حماسه قرار گرفته است .
بـه ایـن ترتیـب حماسه هایی نظیر کتاب ده ده قورقود، کوراوغلو و قاچاق نبی ، در یک دسته و داسـتان هـای عاشقانه ای مانند «اصلی و کرم » و «عاشـق غریـب و شـاه صـنم » در گـروه دیگـر قـرار می گیرند و با توجه به آنچه گفته شد روابط بینامتنی معناداری میان تمام ایـن آثـار وجـود دارد که تعلق آن ها به کلیت سـنت شـفاهی را تـضمین مـی کنـد.