Abstract:
این پژوهش سابقه دعوای تحریف بایبل از قرن دوم تا هفتم میلادی در نزاعهای درونی و بیرونی یهودیان و مسیحیان را بررسی میکند و نشان میدهد که چگونه این مسئله از اتهامزنیهای بیمطالعه و مبتنی بر کماطلاعی آغاز شد و بهتدریج با رشد الاهیات مبتنی بر کتاب مقدس در میان یهودیان و مسیحیان، این موضوع هم در مسیر تحول و پیشرفت قرار گرفت. در این تحقیق فقط نزاعهای میان دو فرقه عمده یهودی، یعنی یهودیان ارتدوکس و یهودیان سامری، و همچنین اتهامزنیهای دوجانبه میان یهودیان و مسیحیان درباره اصل عبری و ترجمههای یونانی تنخ بحث و بررسی میشود. بنابراین، اتهامهای مطرحشده در این زمینه از جانب فرقههای دگراندیش مسیحی در اینجا مد نظر نیست.
Machine summary:
هرچند در اناجیل از سامریان نام برده شده و آنان احتمالا موضوع برخی از مجادلات و اتهامات ضمنی در عهد جدید هستند،EndNote No="2" Text=" برخی از محققان مانند هاینریش هامر (در کتاب Traktat vom Samaritanermessianias) و بیوکنن (در مقاله "Samaritan Origin") در این زمینه ادعاهای بسیار بزرگتری مطرح کرده و کوشیدهاند ورای تمام گزارههای عهد جدید اشاراتی سامری بیابند؛ چراکه از نظر آنها خود عیسی هم سامری بوده یا اناجیل موجود نوشتهٔ تعدادی از یهودیان سامری بوده است (Anderson & Giles, 2012: 4, 128).
نشانه دیگری از این آشفتگی اتهامزنیهای اولیه در قرون نخستین آن است که به رغم قداست بیانشده برای نسخه هفتادین نزد مسیحیان، برخی عالمان مسیحی که در مواضعی روایت عبری یا حتی دیگر ترجمههای یونانی (مانند ترجمه آکویلا، سیماخوس و تئودوسیون) را نزدیکتر به عقایدشان میدیدند (نک: Ibid.
گالاهر میگوید از مسائل اجماعی میان محققان آن است که اریگن نسخههای بازنویسیشده از روی هفتادین را محرف، و متن مرجع برای تصحیح آن را اصل عبری میدانسته است؛ چراکه معتقد بوده است در فقراتی ترجمههای یونانی جدیدتر دقیقترند؛ از اینرو او حتی دست به تصحیح نسخه برجامانده از هفتادین زد تا آن را به شکل اصلیاش برگرداند (Gallagher, 2012: 180-1).
اما درباره مسئله جناسهای داستان سوزانا، اریگن دو دهه بعد در نامهنگاری با ژولیوس آفریقایی خبر میدهد که تمام تلاشهایش برای یافتن این معادلهای عبری ناکام مانده است، چراکه در میان خود یهودیان هم کسی نبوده است که چنین احاطهای بر زبان عبری داشته باشد.