Abstract:
یکی از پدیدههای مهم دراقتصاد کلانِ پویا که از سوی کیدلند و پرسکات برندگان جایزه نوبل 2004 اقتصاد، مطرح شده است، ناسازگاری زمانی است. ناسازگاری زمانی یعنی شرایطی که در زمانی مانند t، تصمیم یک عامل اقتصادی برای اجرا در زمان t+1، بهینه بوده ولی با فرارسیدن زمان t+1، تصمیم مذکور دیگر بهینه نگردد. بروز این پدیده در رفتارهای عوامل اقتصادی، منجر به انحراف معنادار سیاستهای پولی و اهداف نهایی اقتصاد کلان و بیثباتی تعادلهای بلندمدت میشود.
در این مقاله با استفاده از روش تحلیل توصیفی، نشان داده میشود؛ انعطافپذیری مکانیزیم قیمت در بازارها و راهکارهای متعارف نظام سرمایهداری مانند وکالت، قاعده و خوش نامی در جلوگیری از بروز ناسازگاری زمانی، به دلیل مبانی حاکمبر ریشههای شکلگیری نظریه ناسازگاری زمانی که مبتنیبرعقلانیت ابزاری حاکم بر رفتار تصمیمگیر اقتصادی و انسان اقتصادی ذاتاً بیصبر و خوددوست است، نمیتواند از بروز بیتعادلهای اقتصاد کلان در طول زمان، جلوگیری نماید. لذا ازمنظر اندیشه اسلامی، براساس ویژگیهای انسان اقتصادی مورد نظر دین مبین اسلام، میتوان از بروز ناسازگاری زمانی جلوگیری نمود.
Rationality، based on economic system of capitalism to explain phenomenon is based on self-interest. One important phenomenon from the perspective of the new classical school of macroeconomic، Kydlnd and Prescott (1977)، the winners of the 2004 Nobel Prize in economics is، time inconsistency. Time inconsistency ،is a condition that will cause a decision (by households، firms، or scheduler)، which is hold at time t، to run for t +1، will run at t+1 against the decision holds at time t. This phenomenon increases the deviation from optimal macroeconomic policy and the ultimate goals.
In this paper، using descriptive analysis and designing two sector closed economy of production and consumption، we prove that، there is no real equilibrium point in economy with the existence of phenomenon of time inconsistency. Even، flexible price mechanism in markets and capitalism conventional approaches such as delegation، rule and reputation are not applicable. The proposed approach of the paper is the human economy in Islamic view that would avoid of time inconsistency.
Machine summary:
حال اگر، تولیدکنندهای در اقتصاد باشد که از تصمیم مصرفکننده به دلیل فرض انتظارات عقلایی در زمان T، آگاه بوده و براساس آن امکانات ونهادههای تولید را استخدام تا تولید خود را به 2x، در زمان T+1، برساند، اکنون که با تغییر ناگهانی تصمیم مصرفکننده در زمان T+1، روبرو شده، چگونه میتواند خود را با شرایط جدید انطباق دهد؟ آیا سازوکار تغییرات در قیمت محصول (مکانیزیم بازار) میتواند مازاد محصول اضافه شده را برطرف نماید<FootNote No="148" Text=" یا اگر تصمیم مصرفکننده به جای 2x، در زمان t، ناگهان به 3X، در شرایط T+1، تغییر کند، آیا کمبود محصول قابل جبران است؟"/>؟ چگونه بیتعادلی ایجاد شده باعث بیتعادلی در بازار نهادههای تولید میشود؟ آیا راهکارهای نظام سرمایهداری برای جلوگیری از این پدیده مؤثر است؟ و در نهایت دیدگاه دین مبین اسلام نسبت به این پدیده و راهکارهای عدم بروز آنچه میباشد؟ در جهت پاسخ به سوالات مذکور، این مقاله در قالب بخشهای زیر تدوین شده است: دربخش اول، مسأله ناسازگاری زمانی در نظام اقتصاد سرمایهداری تبیین میشود.
"/>: وضعیت تعادلهای بازار محصول و نیرویکار درشرایط وجود ناسازگاری زمانی (رجوع شود به تصویر صفحه) منبع: یافتههای نویسندگان اکنون مسأله این است که وقتی مصرفکننده در زمان t+1، به جای 2x، x، واحد کالا مصرف کند چگونه تعادل در اقتصاد (اسمی و واقعی) در زمان t+1 برقرار میشود؟ - حالت اول (بازار محصول رقابتی است): تولیدکننده در زمان t+1، تابع رفتار مصرفکننده است.