Abstract:
جوک یکی از راههایی است که انسانها با آن لحظاتی شاد را برای خود رقم میزنند. جوک، بخشی از طنز یا فکاهیات شفاهی در ادبیات عامة ایران است که به صورتهای مختلفی پدیدار میشود. برخی از جوکها با ایجاد شعف، کارکردی مثبت در زمینههای گوناگون دارند؛ بنابراین، عنصری سازنده قلمداد میشوند، اما بعضی دیگر بازتابهای منفی دارند و آثار تخریبی فراوانی به بار میآورند. این مقاله به پیامدهای منفی جوکهایی میپردازد که در اصطلاح جوکهای سیاه نامیده شدهاند. همچنین این پژوهش با استفاده از رهیافت کیفی بهدنبال آن است که این پیامدها را مطالعه کند. در این مقاله، ابتدا با واکاوی مفهوم جوک و بیان ابعاد مختلف آن و نیز بیان سیر تحول آن در تاریخ ادبیات ایران، به مفهومشناسی دقیق جوکهای سیاه میپردازیم و پیامدهای آنها را از دیدگاه جامعة مورد مطالعه بررسی میکنیم. نتایج نشان میدهد جوکهای سیاه پیامدهای متعددی دارند که در ابعاد مختلف روانی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی پدیدار میشوند؛ تا جایی که ممکن است انسجام جامعه را مختل کنند.
people can make their time happier by telling jokes. Jokes can be a part of humor and oral facetiae of the common literature of Iran that emerges in different ways. Some jokes which have a happy aspect, positive function in various fields so they are as constructive ingredient and some that have negative reflection bring destruction effects. This a focuses on the negative consequences of black jokes a qualitative approach to investigate its consequences. The aim of this stuady is analyzing in this article we use a and explaining the various aspects of the concept of jokes the Venice its evolution in the concept of literary history of Iran's will be discussed accurate of black jokes. Through this a good analysis of the jokes from the perspective of the study population samples that was situated is offered in Gilan province. The results show that there are numerous consequences in Black jokes. It consequences on emerges various aspects of psychological, social, cultural and political. These effects can greatly disrupt cohesiveness within a society.
Machine summary:
براي تبيين کارکردهاي جوک و به ويژه کارکردهاي منفي آن ، پرسش هاي مختلفي به ذهن متبادر مي شود؛ براي مثال ، خنديدن ضرورت زندگي انساني است ، اما خنديدن به چه شکل و با چه بهايي در جامعه بايد صورت پذيرد؟ چرا عليرغم ادراک جمعي از اينکه جوکهاي سياه و تلخ موجب رنجش افراد ميشود، عده اي همچنان به توليد آن مبادرت ميورزند؟ چرا رنجش افراد دليل کافي براي توقف اين موج ضدارزش نيست ؟ تکرار اين عادت غلط فرهنگي تا چه زمان بايد ادامه يابد؟ اين معضل درحال حاضر به شکلي خاموش ، شخصيت ، فرهنگ ، حرمت و عزت نفس افراد و درنهايت ، تمامي بستر جامعه را از بين ميبرد.
شرايط علي - جامعه پذيري نامطلوب ، رعايت نکردن حقوق شهروندي - ارزش زدايي، ماجراجويي - حيازدايي، لذت جويي - عاديشدن ، افزايش ميزان فراغت - پايين بودن اعتماد، کمبود امکانات تفريحي زمينه شرايط مداخله گر - جامعۀ مورد بررسي - سطح آگاهي جامعه - شدت ، ميزان و دورة - وابستگيهاي اجتماعي و پديده زماني قومي جوکهاي سياه - نگرش ها و تصورات - ميزان دسترسي به منابع و قالبي رسانه ها راهبردها - فاصله گيري قوميتي، کينه توزي - بحران هويت هاي جنسيتي، مرکزمحوري - تحريک کردن ، نگاه ذره بيني - مقابله به مثل ، برچسب زني پيامدها - رواني: ترس ، رنج ، هتک حرمت ، کاهش اعتمادبه نفس ، نااميدي، غرور کاذب .