Abstract:
يکي از مباحث معرفتي دقيق در حوزة الهيات، هدف خداوند از خلقت جهان است متکلمان اسلامي، هدف خداوند از آفرينش عالم را رساندن جود به خلق ميدانند. فلاسفه معتقدند ازآنجاکه خداوند واجد همة كمالات و علت تامه خلقت است و معلول از آن لامحاله تخلف نميکند، فيضرساني و صدور وجود و خلق نظام احسن از ناحية خداوند واجب است. از منظر عارفان، آفرينش بر پاية عشق خداوند به شناخته شدن انجام پذيرفته است و مجموعه هستي، تجليات ذات پروردگار هستند که وجودي غير از وجود حقتعالي ندارند. خداوند عاشق کمالات بينهايت خود بود؛ لذا در قالب پديدههاي مختلف عالم تجلي کرد تا از ديدن جمال خود در آينة فعل خويش که همان جهان خلقت است، لذت ببرد و هدفي براي آفرينش در ماوراي ذات بيهمانندش وجود ندارد. در اين نوشتار، از ميان همه نظرات، به روش کتابخانهاي، به بررسي پاسخ پرسش اصلي دربارة ديدگاه عرفا در اين زمينه پرداخته شد و با طرح پرسشها و ايراداتي بر آن و تبعات پذيرش اين نگرش، مشخص شد كه مطلب نيازمند بازنگري و رجوع به تعاليم قرآن کريم و روايات حضرات معصومين است.
One of the minute epistemological topics in theological studies is God’s goal of creating the world. Islamic theologians consider God’s goal of creating the universe as bringing benevolence to creation. Philosophers believe that because God has all the perfect qualities; is the absolute reason for creation; and the thing caused inevitably does not contradict it، bestowal of grace، bringing into existence، and creating the best world order by God is obligatory. In the view of mystics، creation has taken place based on God’s love for being known، and the entirety of existence are the manifestations of God’s essence who have no existence other than the existence of God. God loved His infinite perfect qualities. Thus، He manifested Himself in the form of different worldly phenomena so that by seeing His own beauty as reflected in His action، which is indeed the creation of the world، He would take pleasure and the goal of creation is nothing beyond His unique essence. In this paper، from among all the views، using a library based method، answering the main question about the viewpoint of mystics in this regard was attended to. By posing questions and problems about it and the consequences of accepting such an outlook، it was revealed that the issue needs to be reviewed and referred to the teachings of the Holy Qur’an as well as the narrations of the Infallibles.
Machine summary:
"از کجای ایـن آیـه شریفه ، عشق خداوند به تمام هستی استنباط می شود؛ به گونه ای که سبب آفرینش شده باشد؟ - آیۀ «وما خلقت الجن والإنس إلا لیعبدون » (ذاریات : ٥٦): این آیه نیـز تنهـا می رسـاند کـه خلقـت موجود ذی شعور، منحصرا به هدف عبادت ذات اقدس اله انجام شده است ؛ خداوند در آیۀ ٥٦ سورة ذاریات ، برای خلقت خویش هدفی را معرفی می کند که نفع آن به مخلـوق برمی گردد؛ هرچند این هدف به زعم عده ای از بزرگان هدف متوسط باشد، اما به هرحال داشـتن هـدف ، به معنای انجام کار حکیمانه است و کسی نمی تواند ادعا کند هدف گذاری برای خلق مخلوق ، به معنـای نیاز خدا به مخلوق بوده است ؛ چنان که در جای دیگر می فرماید: «انسان گمان برده که آفریده ای به خـود رها شده است ؟» (قیامت : ٣٦)؛ درحالی که اگر غایت آفرینش ، عشق بـه آثـار خـود میبـود و بـس ، اگـر انسان عبادت می کرد یا به گونه ای دیگر عمل می کـرد، در هـر صـورت جلـوة خـدا میبـود و زیبـایی، قدرت ، علم و دیگر صفات و کمالات حق تعالی در خلق او ظاهر می شد و در هر حال ، آنچـه حق تعـالی بدان مایل و مشتاق است ، به صرف آفریدن موجودات ، تحقـق مییافـت ؛ چـه آن مخلوقـات از اوامـر و نواهی حق تعالی اطاعت و پیروی کنند و چه به خود رها شوند یا عصیان ورزند."