Abstract:
ماده 52 قانون مجازات اسلامی مصوب70، نگاهداری مجانین مرتکب جرم را در صورت احراز حالت خطرناک، در «محل مناسب» امکانپذیر دانسته بود اما معلوم نبود این محل، تیمارستان مجرمین غیرمسوول موضوع ماده 2 قانون اقدامات تأمینی سال 1339 بوده است، یا بیمارستان روانی مندرج در ماده 37 قانون مجازات اسلامی سال 1370 یا مراکز مخصوص نگاهداری و درمان که بعد از آن در ماده 95 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 1378، معرفی شد یا هر محل مناسب دیگری مانند یک کارگاه، یک مزرعه یا آموزشگاه یا منزل کسان و بستگان مجانین؟ با توجه به اینکه تیمارستان مجرمین غیرمسوول تأسیس نشده بود و مرکز مخصوص دیگری نیز وجود نداشت، عملاً بیمارستانهای روانی عادی، به محل نگاهداری مجانین مرتکب جرم، تبدیل شد.ماده 150 قانون مجازات اسلامی مصوب 92 ، از اختصاص قسمتی از مراکز روان درمانی بهزیستی یا بیمارستانی موجود و ماده 202 قانون آیین دادرسی کیفری سال 92 ، از مراکز مخصوص نگاهداری درمان سازمان بهزیستی و وزارت بهداشت و درمان آموزش پزشکی، برای نگاهداری این افراد سخن گفتهاند.در این مقاله، ماهیت، تشریفات و محل نگاهداری مجانین، با ملاحظه سوابق تقنینی، بررسی شده است.
Machine summary:
"٤- شریفات نگاهداری جز اینکه اعزام به تیمارســتان مخصوص مجرمین موضوع قانون اقدامات تأمینی ، مســتلزم صدور حکم از ناحیه دادگاه است ، دستور دادستان را می توان وجه مشترک قوانین کیفری از سال ١٢٩٠ هجری شمسی )زمان تصویب قانون آیین دادرسی کیفری ( ١٨٩ تا امروز برای شروع به نگاهداری دانست ، البته از زمان اجرای قانون تشکیل دادگاه های عمومــی و انقل ب مصــوب ١٣٧٣/٤/١٥ که به انحلل دادســراهای عمومی و انقل ب انجامید، تا زمان تصویب قانون اصل حی آن در تاریخ ١٣٨١/٧/٢٨ که به احیای مجدد آنها منجر شــد، همچنانکه در نظریه شماره ١١٨٥/٧ مورخ ١٣٧٨/٢/١٩ اداره حقوقی وزارت دادگســتری تصریح شــده با توجه به مقررات ماده ٥٢ قانون مجازات اسلمی ، دستور نگاهداری مجانین مرتکب جرم در صل حیت رییس دادگستری بوده اما خاتمه نگاهداری از رژیم یکسانی در قوانین کیفری ایران پیروی نکرده است .
٢ یکی از محققان در تحلیل »محل مناســب « مذکور در قانون مجازات عمومی سال ٥٢ گفته اســت : »محل مناسب را بعضی همان تیمارستان مجرمین غیر مسؤول ماده ١٩٥ ٢ قانون اقدامات تأمینی دانســته اند لیکن به نظر می رســد این محل را نباید لزوما به تیمارستان یا آسایشگاه روانی تعبیر کرد بلکه ممکن است محلی باشد که صرفا انطباق وضعیت مرتکب را با جامعه تســهیل کند و درک ارزش ها و معیارهایی را که برای وی ناشناخته است ، آسان سازد بنابراین محل مناسب می تواند »یک مدرسه ، یک مزرعه یا یک کارگاه « باشد و احتمال به همین علت است که قانونگذار لفظ نگاهداری را به کار برده که لزوم نظارت مستمر دادستان و یا نمایندگان او را افاده می کند، البته تصریح به حکم آزادی در این ماده ممکن اســت اساس استدل ل فوق را سست جلوه دهد، لیکن حقیقت این اســت که فرد نگاهداری شده باید بتواند وقتی آنچه منظور از نگاهداریش بود، حاصل شد، تغییر وضع خود را که به هر حال تحمیلی است ، طلب کند«."