Abstract:
این مقاله حاصل یک مطالعه کیفی با تمرکز بر تجربه زندگی در ازدواج زودهنگام بوده و هدف آن دسترسی به تجربیات زندگی زنانی است که در کودکی ازدواج کردهاند. طبق تعاریف، ازدواج زودهنگام به ازدواجی اطلاق میشود که زوجین یا یکی از آنان به سن 18 سالگی نرسیده باشد.
12 زن که در کودکی ازدواج کردهاند با روش گلوله برفی انتخاب شدند. تجربیات آنها از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاری جمعآوری و بازنویسی گردید و با استفاده از روش کلایزی، جملات و عبارات مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند.
از تدوین مصاحبههای انجامشده، دوازده مضمون استخراج شد. نتایج نشان داد کهازدواج زودهنگام میتواند یک عامل مثبت در بروز خشونت خانگی و ترک تحصیل دختران باشد. ازدواج کودک از منظر روابط زناشویی میتواند یکی از مصادیق آزار جنسی کودکان نیز باشد. اکثریت زنان کودک همسر، کودک مادر هم هستند. ازدواج زودهنگام اغلب باعث استثمار کار زن ازجمله کار خانگی، روستایی یا اشتغال خارج از منزل میشود. فقر و عوامل اقتصادی، فرهنگ خانوادگی، محلی و قومی و ترس از بیآبرویی مهمترین عوامل رخداد ازدواج زودهنگام در نمونه مورد مطالعه بوده است.
مضمونهای استخراج شده مشخص نمود که زنان در ازدواج زودهنگام با مشکلات متعددی روبرو هستند. به نظر میرسد که رشد اقتصادی و فرهنگی خانوادهها میتواند بهعنوان یک عامل پیشگیریکننده عمل کند ولی بهتنهایی کافی نیست و این امر مستلزم تغییر نگرشها، فرایندها، فرهنگ و قانون است.
Machine summary:
"» رابطه زناشویی ازدواج کودک از این منظر میتواند یکی از مصادیق آزار جنسی کودکان باشد چرا که کودک بدون هیچ اطلاع و آموزش و بسیاری از اوقات حتی پیش از بلوغ و در زمانی که خود هنوز تمایلاتی از این قبیل پیدا نکرده معمولا به مردی بزرگتر از خود که حداقل اطلاع بیشتری از خودش دارد سپرده میشود تا به هر شیوهای با وی رفتار کند.
کودکی ازدست رفته در ازدواج کودکان، کودک درست زمانی که وارد مرحله نوجوانی می شـود و بایـد هویت خود را بیابد بدون گذراندن مناسب این دوران وارد دوره بعدی یعنی بزرگسـالی می گردد و چون هویت شخصی شکل نگرفته است فرد بـا عـدم اطمینـان بـه باورهـا و تمایلات خود و حسی ضعیف نسبت به خود وارد زندگیای می شود کـه در آنهـم در موضع ضعف و تبعیت مرد قرار دارد.
بر اساس نقش «ایدئولوژی خانه نشینی » دستگاههای ایدئولوژیک و به بیاندیگر، مجاری جامعه پذیری مانند: خانواده، مدرسه و رسانه ها چیزی متفاوت ازآنچه در خانواده دختر می گذرد به او نمی آموزند و در تثبیت این ایدئولوژی نقش دارند؛ بدین صورت که از کودکی به دختران یاد داده می شود که باید مطیع و مهربان باشند، هرچه می خواهند با کم رویی به دست آورند، نقش اصلی آنها همسری و مادری است و باید از پدر و شوهر و حتی از برادر اطاعت کنند."