Abstract:
اندازه گیری عملکرد شرکت ها، فرایندها، واحدها و پرسنل، آن قدر اهمیت دارد که بی شک، یکی از وظایف و مسئولیت های اصلی مدیریت هر سازمان، پرداختن به این موضوع بسیار مهم است. چگونگی اندازه گیری عملکرد، تعیین شاخص ها و راهکارهای عملی اجرای آن در کمترین زمان ممکن، از مسائل اصلی است که باید مورد توجه قرار گیرد. این مقاله، بر آن است با بررسی این مقولات و نتایج حاصل از اجرای درست آنها، دستاوردهای پرداختن به این موضوع را برای محصولات نرم افزاری مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور) مورد پژوهش قرار دهد.
Machine summary:
سپس، اين دادهها تحليل ميشوند، با ميانگينهاي گذشته مقايسه ميشوند و مورد ارزيابي قرار ميگيرند تا معيّن شود که آيا بهبود بهرهوري و کيفيت رخ داده است يا خير.
نکته: گاهی اوقات اندازه (Measure) و معیار (Metric) به جای یکدیگر به کار میروند؛ اما باید توجه کرد که این دو با هم فرق دارند؛ بهعنوان مثال: 50 نفر هرکدام 10 ساعت کار کردند و بهازای هر ساعت، 6 خطا داشتهاند.
معيارهاي فرآيند تنها راه بهبود هر فرآيند، اندازهگيري ويژگيهاي خاص فرآيند، تهيه مجموعهاي از معيارهاي سنجش معنادار مبتني بر اين صفات و استفاده از معيارها جهت استخراج شاخصهايي است که منجر به استقرار يك راهبرد براي بهبود فرآيند شود.
دو نوع استفاده از دادههاي مختلف فرآيند از دیدگاه Grady ـ معيارهاي خصوصي (Private Metrics): این نوع معیارها براي يافتن شاخصهاي افزايش كارايي فرد، عبارتاند از: نرخ خرابي (توسط فرد)، نرخ خرابي (توسط واحد) و خطاهاي پيداشده در طول توسعه نرمافزار.
ـ معيارهاي عمومي (Public Metrics): براي يافتن شاخصهاي افزايش كارايي گروه شاخص همچون خرابي يا نقصهاي گزارششده در مورد توابع و عملكردهاي نرمافزار، خطاهاي مشاهدهشده در حين بازبينيهاي فني رسمي و تعداد خطوط برنامه را باید بررسی کنیم.
در اندازهگيري غيرمستقيم، کيفيت نرمافزار شامل کارايي، قابليت اصلاح و کاربری آسان میباشد که میتوان این شاخصها را نیز به صورت کمّی ارائه داد.
(رجوع شود به تصویر صفحه) - معيارهاي سنجش مبتني بر عملکرد: ارزش تابعي با استفاده از يك رابطه تجربي مبتني بر معيارهاي قابل اندازهگيري (مستقيم) دامنه اطلاعات نرمافزار و ارزيابيهاي مربوط به پيچيدگي نرمافزار حاصل ميشود.