Abstract:
ترجمه قرآنکریم به زبان فارسی یکی از چالشانگیزترین بخشهای ترجمه است که رسالت آنتوسعه و ترویج فرهنگ قرآنی و انتقال آموزهها و تعالیم وحیانی است. از اصول و ضرورتهای اساسی هر ترجمه، علاوه بر انتقال و رساندن پیام و محتوای متن مبدا (قرآن کریم)، تلاش برای برقراری ساختارهای نحوی- صرفی، معنایی- واژگانی، آوایی و بلاغی و ایجاد تعادل یا تشابه میان ساختارهای متفاوت زبان مبدا (قرآن کریم) و مقصد (زبان فارسی) است؛ زیرا برخی نقشهای نحوی زبان عربی در زبان فارسی ساختار مشابه نحوی مشخصی ندارد. ازاینرو نیازمند برقراری ساختاری معادل یا مشابه در زبان فارسی هستند. این تعادل، بهویژه در مورد ترجمه قرآن کریم، اجتنابناپذیر است تا جایی که ترجمه قرآن را علمیتر و منطقیتر میسازد. از مهمترین ساختارهای زبانی که نقشی بنیادین در فرایند ترجمه و تحلیلهای بینزبانی دارد، ساختار نحوی است. «تمییز» ازجمله نقشهای نحوی است که ترجمه آن به سبب فقدان معادل ساختاری در زبان فارسی دقت خاصی میطلبد. از همین روی باید بر مبنای مشابه ساختاری -نه معادل ساختاری- در زبان فارسی معادلیابی شود. بیدقتی در برقراری این پیوند متعادل سبب بروز مشکلات و چالشهایی در حوزه ترجمه فارسی تمییز میشود. بر همین اساس، این مقاله ترجمه دکتر حدّاد عادل را مورد مداقّه و اعمالنظر قرار داده که نتایج حاصله حاکی از توفیق این مترجم در دستیابی به معادلهایی دقیق و نزدیکتر برای تمییز در زبان مقصد بوده است. بررسیها نشان داد که ترجمه ایشان نسبت به بسیاری از ترجمههای معاصر موفقتر عمل کرده است تا جایی که بیشتر تمییزهای موجود در سورههای مریم و اسراء را بهدرستی ترجمه کردهاند.
Machine summary:
بررسیها نشان داد که ترجمه ایشان نسبت به بسیاری از ترجمههای معاصر موفقتر عمل کرده است تا جایی که بیشتر تمییزهای موجود در سورههای مریم و اسراء را بهدرستی ترجمه کردهاند کلیدواژهها: ترجمه قرآن، حداد عادل، زبانشناسی، تمییز، تعادل نحوی 1- مقدمه تاریخ ترجمه قرآنکریم، شاهد انواع ترجمهها از این کتاب آسمانی بوده است؛ اما با توجه به توسعه ساختارهای زبانی در هر عصری و نیز روند تکاملی واژهها برای بیان مقاصد انسانها، ارائه ترجمهای سلیس و روان از قرآن کریم برای درک و دریافت صحیح مفاهیم آن در هر عصری، امری ضروری است؛ بر همین اساس، دوران شکوهمند انقلاباسلامیایران، عصر باشکوهی درزمینۀ ترجمۀ قرآنکریم است؛ زیرا در این دوره، افراد بسیاری با نگرشها و سبکهای جدید به برگرداندن متن قرآنکریم به زبان فارسی پرداختند و بسیاری از کاستیهای ترجمههای قرآنکریم در سدههای گذشته را جبران کردند.
1-1-9- 2- نقد و ارزیابی با توجه به اینکه عامل مبهم اشتعل از عناصر فعلی و کیفی است؛ بنابراین ترجمه این جمله میبایست بر اساس شیوۀ ترجمۀ معنایی انجام پذیرد و تمییز شیبا از عامل مبهم اشتعل جدا ترجمه شود تا جمله دارای تعادل نحوی- معنایی و بلاغی با متن مبدأ شود؛ اما اگر بخواهیم این جمله را به روش تحتاللفظی ترجمه کنیم چنین ترجمهای به دست خواهد آمد: سر، شعلهور شد از حیث پیری؛ و در زبان فارسی چنین ساختاری معادل و مشابهی ندارد؛ ازاینرو، جمله مذکور را غالبا نمیتوان بنابر اصل تفکیک عنصر تمییز از عامل مبهم، ترجمه کرد.