Abstract:
اسراییلیّات، اصطلاحی است که علمای اسلامی برای عقاید و داستانهای خرافیای به کار بردند که علمای اهل کتاب از قرن اوّل هجری درمیان مسلمانان رواج دادند. این افسانههای ساختگی، برخی از مفسّران و تاریخ نویسان بزرگ مانند طبری، یعقوبی، ابناثیر و... را تحت تأثیر قرار داد. شاعران و نویسندگان ادب فارسی با متون تفسیری و تاریخی مأنوس بودهاند و به همین سبب از این افسانهها و احادیث ساختگی تأثیر گرفتند و ناخواسته مانند مفسّران و تاریخنگاران در ترویج اسراییلیّات نقش اساسی داشتند. متأسفانه بخش اصلی این افسانهبافیها دربارة زندگی انبیاست. یکی از معروفترین چهرههای مؤثّر در گسترش اسراییلیّات، وهب بن مُنَبِّه است که بسیاری از داستانها وافسانههای او دربارة انبیا در نظم و نثر فارسی ازجمله متون عرفانی بازتاب فراوانی داشته است. گفتنی است بسیاری از این افسانهها برخاسته از منابع یهودی و نصرانی است. نگارندة این جستار میکوشد تا با بیان ریشه و خاستگاه اصلی این افسانهها پیشگاه مقدس انبیا را از اینگونه اهانتها پاک کند.
Esrailiat" is a term that Islamic scholars attribute to believes and superstitious stories from the side of scholars since the fist Hejira century، that developed among muslems. These ersatz legends influenced some of interpreters and chroniclers like، Tabari، Yaqubi، Ebn Asir and so on. while poets and writers of persian literature accustomed to Historical and interpretive texts and influenced by these legends and forged narratives and unwantedly played basic roles in propagating Israelite as interpreters and historians unfortunately، the main part of this legends to prophets life. One of the most effective famous person in developing "Esrailiat" is vahab ben Monabah that most of his stories and legends are about prophets which enemata from Jewish and Christian sources، have much reflect on Persian prose and verseincluding Erfanic texts. The writer is looking for to figure out do back such an insults by expressing the root and the main origin of this legends from holy threshold of prophets.
Machine summary:
فرخی در اشاره به همین نکته خطاب به ممدوح خود میگوید: آنـچه تو کـرده ای بـه انــدک ســـــال اندر اخـبـار خـوانـده نیســت وهــــب (فرخی ، ١٣٧١: ١٤) مهارت و شیوایی وهب در بیان مطالب علمی سبب شده است که فرخی بار دیگر ممدوح خود را به او تشبیه کند: گهی که علم افـادت کـند، ســجود کنــد ز بس فصـاحت او، پیـش او روان وهــب (همان : ١٧) یهودیان تازه مسلمان ، ازجمله وهب می کوشیدند مطالبی را بیان کنند که با آنها خود را از دیگران متمایز نشان دهنـد و مردم با اقرار به دانش و آگاهی آنان در مسایل دینی و علمی به آنان رجوع کنند و سرانجام نیز بـه ایـن خواسـته دسـت می یافتند؛ برای مثال آنان ادعا میکردند که فلان تعداد از متون منزل الهی را مطالعه کرده اند: «وهب بن منبه چنـین گویـد که در هفتاد کتب منزله یافته ام که عقل جمیع خلایق از بدو وجود دنیا تا انقطاع آن ، در جنـب عقـل رسـول ـ صـلی الله علیه و آله ـ همچنان است که نسبت رمله ای ، با جمیع رمال دنیا.
٢ـ بحث چنان که بیان شد، اهل تحقیق به نقش برجستۀ وهب در نگارش تاریخ پیش از اسلام تأیید کرده اند و متأسفانه باتوجـه بـه جایگاه وی در بین مسلمانان ، جای هیچ گونه شگفتی نیست که متون تفسیری و تاریخی سرشار از افسانه ها و داستان های ساختگی وی باشد که البته «از زبان برخی مسلمانان سست عنصر و ضعیف النفس بیان شده که همچون شاگردانی در نـزد آن چهره های عالم نما تلمذ کردند و خود به صورت مهره ای در راه اشاعۀ خرافات و ترهات آنان درآمدند که سوگ مندانـه باید گفت آثار اسلامی سرشار از اخبار و احادیث این دلدادگان بـه فرهنـگ مـنحط اهـل کتـاب اسـت » (محمدقاسـمی، ١٣٨٠: ١٢٥).