Abstract:
هدف این پژوهش مقایسه اثر بخشی الگوی چند محوری انتخاب شغل شفیع آبادی با نظریه واقعیت درمانی گلاسر بر فرسودگی شغلی معلمان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری مطالعه حاضر، تمامی معلمان مدارس متوسطه دخترانه ناحیه 4 شهر شیراز در سال تحصیلی95 -1394 بودند. که تعداد آنها بالغ بر420 نفر می باشد . نمونه گیری به شیوه خوشه ای انجام گردید. بدین ترتیب که ابتدا از مدارس متوسطه بخش شمالی ناحیه 4 شهر شیراز 5 مدرسه، از بخش جنوبی ناحیه 4 شهرشیراز 5 مدرسه و از بخش مرکزی ناحیه 4 شهرشیراز 5 مدرسه به تصادف انتخاب شد و معلمان این مدارس به پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش (1997) پاسخ دادند. سپس از بین گروهی از معلمان که نمره بیشتر از میانگین گرفتند. درهریک از بخش ها 15 نفر انتخاب شد و به تصادف یکی از گروه های 15 نفره در گروه آزمایش 1 دیگری در گروه آزمایش 2 و سومی در گروه گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش 1 هشت جلسه 1/5 ساعته آموزش بر اساس الگوی چند محوری و گروه آزمایش 2 هشت جلسه 1/5 ساعته آموزش بر اساس نظریه واقعیت درمانی دریافت کردند و در گروه گواه مداخله ای صورت نگرفت پس آزمون اجرا و یکماه بعد پیگیری انجام شد . نتایج مطالعه نشان داد که بین اثر بخشی و پایداری الگوی چند محوری شفیع آبادی با نظریه واقعیت درمانی گلاسر بر فرسودگی شغلی معلمان و ابعاد آن تفاوت معنادار وجود ندارد.
This study set out to compare the effectives of Shafiabady’s Multi-Axial Pattern of vocational choice with that of Glasser's Reality Therapy in teachers’ burnout. This was a semi experimental study with pre- and post -test design and a control group. The statistical population included all teachers (420 in total) of all-girls middle schools in Region 4 of Shiraz during the school year 2015-2016. Data collection was done using cluster sampling as follows: First، 15 middle schools، in total، were randomly selected from the northern part (5 schools)، southern part (5 schools)، and central part (5 schools) of Region 4. Then، teachers of the selected schools responded to the Maslach Burnout Inventory (1997). Finally، from each area، 15 teachers with the highest scores in this inventory were selected and placed equally in the experimental group 1، experimental group 2، and control group. Groups 1 and 2 received eight 1.5-hour-long Multi-Axial Pattern of vocational choice and Reality Therapy sessions، respectively. The control group did not receive any intervention. The post-test and 1-month post-intervention follow up were implemented . Analytical results showed that There was no significant difference was observed between the effectiveness and sustainability of Shafiabady's multi-axial pattern and Glasser's reality therapy on teacher burnout and its dimensions.
Machine summary:
بین اثربخشی و پایداری الگوی چند محوری شفیعآبادی با نظریه واقعیت درمانی گلسر بر فرسودگی شغلی معلمان و ابعاد آن تفاوت معنادار وجود ندارد.
Vafayee Jahan میرسد که الگوی چند محوری شفیعآبادی و نظریه واقعیت درمانی گلسر با تاکید بر محورهای بنیادینی که دارند بتوانند در کاهش فرسودگی شغلی معلمان مؤثر واقع شوند لیکن نتیجهگیری در این زمینه نیازمند تحقیقات گسترده است.
از سویی تحقیقاتی که به مقایسه اثربخشی روشهای مختلف مشاوره بر یک متغیر می پردازند جایگاه ویژهای دارند زیرا تحقیقات مقایسه ای اطلعات بیشتری در اختیار محققان برای انتخاب روشهای مؤثرتر مشاوره و صرفه جویی در وقت و هزینه قرار می دهد؛ بنابراین پژوهش حاضر در راستای رفع کمبودهای پژوهشی موجود به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که آیا بین اثربخشی و پایداری اثربخشی نظریه واقعیت درمانی گلسر با الگوی چند محوری شفیعآبادی بر فرسودگی شغلی معلمان تفاوت معنادار وجود دارد؟ .
نتیجه اینکه بین اثربخشی الگوی چند محوری شفیعآبادی با نظریه واقعیت درمانی گلسر بر فرسودگی شغلی معلمان و ابعاد آن تفاوت معنادار وجود دارد؛ و فرض پژوهش تأیید میشود.
با توجه به اینکه یادگیری، تغییرات نسبتا پایدار در رفتار است و پایداری نیز یکی از ویژگیهای یادگیری است پس رفتارهای آموختهشده براثر یادگیری بهسرعت از بین نمی روند ووقتی فرد مهارت تصمیم گیری صحیح را آموخت و تجاربش را بال می برد نمی تواند به رفتار قبل از آن بازگشت کند بلکه در هر شرایطی سعی میکند از مهارتهای آموخته شده بهره بگیرد لذا طبیعی است که نتایج به دست آمده پایدار باشد و نتیجه اینکه بین پایداری اثربخشی الگوی چند محوری شفیعآبادی با نظریه واقعیت درمانی گلسر بر فرسودگی شغلی معلمان و ابعاد آن در طول زمان تفاوت معنادار وجود دارد؛ و فرض پژوهش تأیید میشود.