Abstract:
در پژوهش حاضر، رابطة فعالیتهای اشتراکی با همسرو مولفههای مرتبط با پایداری زندگی زناشویی (نشاط زناشویی و گرایش به طلاق) و روند نسلی آن بررسی شده است. جامعة آماری پیمایش شامل متاهلان تهران میشود که در این راستا 1736 نمونه به شیوة خوشهای چندمرحلهای بهکار گرفته شده است. براساس نتایج، میزان فعالیتهای اشتراکی با همسر در ابعاد مختلف یکسان نیست و در دیدارهای اجتماعی و گذران زمان خارج از خانه بیش از گذران زمان در خانه، گفتوگو با همسر و هزینهکرد مالی است. فعالیتهای اشتراکی با همسر با نشاط زناشویی همبستگی مستقیم و با گرایش به طلاق همبستگی معکوس معنادار دارد. در دیدار اجتماعی و گذران زمان در خانه، فعالیتهای اشتراکی در نسل اول بیشتر و در بعد گفتوگو با همسر کمتر از دیگر نسلهاست. در گذران زمان خارج از خانه و هزینهکرد مالی تفاوت نسلی معناداری مشاهده نشده است. فعالیتهای اشتراکی با همسر در نسل جوان اهمیت بیشتری دارد و درصورت تحققنیافتن آن، احتمال واکنشهای جدیتر در این نسل بیشتر است. بهطور کلی، فردگرایی میان همسران در تهران یافتة شایعی نیست و هرچند در ابعاد مختلف سیر صعودی گسست در روابط میان همسران تایید نمیشود، شناخت نسل جوان و عوامل اثرگذار بر فعالیتهای اشتراکی با همسر در ایشان اهمیت بیشتری دارد.
This article examines the relationship between shared activities with spouse and related components of marital stability (marital happiness and tendency to divorce) and generational trend. Statistical population of survey was married in Tehran and selected 1736 samples by Multi-stage cluster sampling. The results show: The amount of shared activities with spouse is not the same in all of dimensions. In the spending time outdoor and social contact are more than the spending time indoor, talk together and spending money. There are correlations between shared activities and marital happiness and invert correlation with tendency to divorce. In social contact and spending time indoor shared activities with spouse in the first generation is more than other generations and in talk together is less than others. There arent generational differences in spending time outdoor and spending money. Shared activities with spouse are more important for young generation and there is probability of more serious reactions without its realization in this generation. In general we can say that individualism is not common among the couples in Tehran. Although is not confirmed the ascending break in various aspects of relations between couples but recognizing the young generation and the factors affecting on shared activities with spouse is more important.
Machine summary:
در مطالعات مختلف ، رابطۀ ميان گونه هاي مختلف فعاليت هاي اشتراکي با همسر از جمله گذران زمان اشتراکي، گفت وگو با همسر در زندگي روزمره ، شيوة هزينه کرد مالي و پايداري ازدواج و رضايت زناشويي مکرر آزمون و تأييد شده است .
White پرسش هاي اساسي اين پژوهش را به شرح زير مطرح مي کند: در جامعۀ ما فعاليت هاي اشتراکي با همسر به چه ميزان است ؟ آيا ميزان فعاليت هاي اشتراکي با همسر فردگرايي ميان همسران را تأييد مي کند يا نشان از همگرايي ميان ايشان دارد؟ ميان فعاليت هاي اشتراکي با همسر و پايداري زندگي زناشويي (نشاط زناشويي و گرايش به طلاق ) چه رابطه اي برقرار است ؟ بررسي نسلي چه روندي را نشان مي دهد؟ مباني نظري و پيشينۀ تحقيق رابطۀ ميان فعاليت هاي اشتراکي با همسر و پايداري خانواده به لحاظ جامعه شناختي به طور عمده با تئوري مبادله ١ و از منظر روان شناسي با تئوري دلبستگي ٢ تعيين شده است .
همچنين در مطالعات مختلف ، فعاليت هاي اشتراکي زوجين در ابعاد محدود و به ويژه در اوقات فراغت بررسي شده است ، درحالي که کنش هاي اشتراکي ميان همسران در ابعاد مختلف و وسيع تر از جمله گذران زمان ، گفت وگو با همسر و هزينه کرد مالي نيز مطرح است که در اين تحقيق بررسي ميشود.
(2010), “Selection, Alignment, and Their Interplay: Origins of Lifestyle Homogamy in Couple Relationships”, Journal of Marriage and Family, No. 72: 1234–1248.
(2001), “Joint and Separated Lifestyles in Couple Relationships”, Marriage and Family, No. 63: 639654.