Abstract:
طبق آیات و روایات پیامبر اکرم در اجتماع سه شان رسالت (مرجعیت دینی)، ولایت سیاسی و اجتماعی و ولایت قضائی داشتند. تبلیغ دین به عنوان تنها وظیفه شان رسالت از جانب خداوند برای ایشان تعیین شده است. آن حضرت در طول بیست و سه سال نبوت و بعثت، تمام تلاش خود را در راه تبلیغ دین به کار بستند و از تمام موقعیتهای مناسب برای این هدف بهره جستند. آنچه در اینجا به بررسی آن پرداخته¬ایم این است که آیا شان سیاسی و حکومتی رسول خدا در امر تبلیغ تاثیر گذار بوده است؟ آیا آن حضرت از اختیارات این شان در راستای تبلیغ نیز بهره برده¬اند یا خیر؟ و آیا اساسا امر تبلیغ دین که بحثی فرهنگی است با مباحث حکومتی و سیاسی ارتباط دارد یا خیر؟ از آنجایی که ائمه تمام شوون پیامبر،جز وحی را دارا بودند در صورت اثبات این قضیه، چنین مطالبی برای ائمه (در صورتی که ولایت اجتماعی ایشان به حالت بالفعل در آمده باشد) هم مطرح خواهد بود و از طرفی در عصر غیبت ولی فقیه جانشین امام معصوم است، در صورتی که این سوالات پاسخ مثبتی داشته باشند، می توان بحث تبلیغ دین در عصر حاضر را به طور گستره مورد توجه قرار داد و اثبات کرد که نحوه استفاده ولی فقیه از اختیارات ولایی خود در فرآیند تبلیغ دین تاثیر گذار بوده و گاه تاثیر آن در کنار اقدامات فرهنگی دیگر، ضروری می نماید.
Machine summary:
"آنچه در اینجا به بررسی آن پرداختهایم این است که آیا شأن سیاسی و حکومتی رسول خدا در امر تبلیغ تأثیر گذار بوده است؟ آیا آن حضرت از اختیارات این شأن در راستای تبلیغ نیز بهره بردهاند یا خیر؟ و آیا اساسا امر تبلیغ دین که بحثی فرهنگی است با مباحث حکومتی و سیاسی ارتباط دارد یا خیر؟ از آنجایی که ائمه تمام شؤون پیامبر،جز وحی را دارا بودند در صورت اثبات این قضیه، چنین مطالبی برای ائمه (در صورتی که ولایت اجتماعی ایشان به حالت بالفعل در آمده باشد) هم مطرح خواهد بود و از طرفی در عصر غیبت ولی فقیه جانشین امام معصوم است، در صورتی که این سؤالات پاسخ مثبتی داشته باشند، می توان بحث تبلیغ دین در عصر حاضر را به طور گستره مورد توجه قرار داد و اثبات کرد که نحوه استفاده ولی فقیه از اختیارات ولایی خود در فرآیند تبلیغ دین تأثیر گذار بوده و گاه تأثیر آن در کنار اقدامات فرهنگی دیگر، ضروری می نماید.
(پیام قرآن، ج8، ص36) به هر حال اختیار اموالی که بدون جنگ نصیب مسلمانان شده باشد از آن رسول خداست و حضرت امام(ره) جهت تعلق انفال را به پیامبر(را ریاست الهی ایشان بر مردم عنوان می کنند:« و هی ما یستحقه الإمام علیه السلام علی جهة الخصوص منصب إمامته کما کان للنبی صلی الله علیه و آله لرئاسته الألاهیة» (تحریرالوسیله، ج1، ص 368) تقسیم متفاوت غنایم به دست آمده از یهود بنی نضیر که ثروت قابل ملاحظهای هم بود، با عنایت به این مسئله بود که اینها به عنوان همان اموال بودند که اختصاص به رسول خدا داشت و ایشان میتوانست با تکیه بر شأن ولایتی خود، در نحوه ی تقسیم آنها ملاحظات ویژهای را در نظر بگیرد."