Abstract:
تمدنشناسان بر وجود تاریخی تمدن اسلامی و نقش کمنظیر آن در تمدن جهانی اتفاق نظر دارند، چنانکه حیاتمندی آن را در طول تاریخ گذشته پذیرا شدهاند، ولی با توجه به آنچه در سدههای اخیر این تمدن از خود به جا نهاده و نقش کمرنگی که در صحنه تمدن جهانی داشته است، این پرسش را برای اندیشمندان و محققان پدید آورده که آیا این تمدن میتواند در دنیای کنونی که تحولات بنیادینی یافته، با بازآرایی خود حضوری پویا و رقیبانه داشته باشد یا نه؟ این مقاله با روش تحلیل تاریخی و تبیین علمی به این نتیجه دست یافته است که تمدن اسلامی بهرغم سستی و فتوری که خواسته یا ناخواسته دامنگیرش شده بود، میتواند دوباره در صحنه جهانی حضوری مؤثر بیابد با این پیشفرض که مبانی و ظرفیتهای تمدنساز اسلامی، چنین امکانی را برای ورود مجدد آن به عرصه رقابت تمدنی فراهم میسازد.
Scholars of civilization agree over the historical existence of the Islamic civilization and its unique role in the world civilization, as they acknowledge its vitality throughout the history. However, given what the Islamic civilization has left and the minor role it had in the world civilization in recent centuries, the question has arisen for scholars and intellectuals of whether the Islamic civilization can still have a dynamic competitive contribution to today’s world, which has undergone fundamental changes. The present paper has, through a historical method and scientific explanation, come to the conclusion that, despite its intentional or unintentional inactivity, the Islamic civilization can have an effective role to play in the world again, provided that the path is paved for its presence in the civilizational competition by Islamic civilization-making foundations and capacities.
Machine summary:
امکان تمدن اسلامی در دنیای کنونی؛نگاهی به مبانی و ظرفیتها سیدعلیرضا واسعی چکیده تمدنشناسان بر وجود تاریخی تمدن اسلامی و نقش کمنظیر آن در تمدن جهانی اتفاق نظر دارند، چنانکه حیاتمندی آن را در طول تاریخ گذشته پذیرا شدهاند، ولی با توجه به آنچه در سدههای اخیر این تمدن از خود به جا نهاده و نقش کمرنگی که در صحنه تمدن جهانی داشته است، این پرسش را برای اندیشمندان و محققان پدید آورده که آیا این تمدن میتواند در دنیای کنونی که تحولات بنیادینی یافته، با بازآرایی خود حضوری پویا و رقیبانه داشته باشد یا نه؟ این مقاله با روش تحلیل تاریخی و تبیین علمی به این نتیجه دست یافته است که تمدن اسلامی بهرغم سستی و فتوری که خواسته یا ناخواسته دامنگیرش شده بود، میتواند دوباره در صحنه جهانی حضوری مؤثر بیابد با این پیشفرض که مبانی و ظرفیتهای تمدنساز اسلامی، چنین امکانی را برای ورود مجدد آن به عرصه رقابت تمدنی فراهم میسازد.
۲. احیا یا ایجاد تمدن بر اساس ظرفیتهای اسلام توجه به توانایی اسلام و مسلمانان در ایجاد تمدن متمایز و پاسخگو، پیشینه زیادی ندارد؛ هرچند امروزه برای بسیاری از دینداران، فهم این ادعا آسانتر شده که تمدن، امری انسانی و دستاوردی بشری است و تابع اندیشهگری، تجربهاندوزی و تلاش اوست و با تدبیر و مدیریت او سامان مییابد و میبالد، اما در گذشته نهچندان دور، برخی از مسلمانان با باور به تقدیر الهی، منتظر برترییابی دین حق بودند؛ بهویژه آنکه دیانت اسلامی بهعنوان تنها دین مقبول الهی و بیرقیب در عرصه پیشروندگی، آنان را به ایمانی خطاآلود کشانده بود که به هرحال آینده از آن مسلمانان است؛ چه در تحقق آن کوشا باشند یا دست بر دست بگذارند.